راهنمای خرید

ساخت وبلاگ

یک برند برای یک شرکت مانند یک شهرت برای یک شخص است. شما با تلاش برای انجام کارهای سخت به خوبی شهرت کسب می کنید.» - جف بزوس

گاهی اوقات، ما می دانیم که چه کاری باید انجام شود، اما روشن ترین دیدگاه را در مورد چگونگی انجام آن نداریم. در این موارد، ما به دنبال روش‌های مختلفی هستیم که ما را به هدفمان می‌رسانند، سپس روشی را انتخاب می‌کنیم که مناسب‌تر است.

فردی که تصمیم می گیرد به کدام سمت راه برود، با فلش هایی که با گچ نوشته شده است هدایت می شود. در این مقاله متوجه خواهید شد که چرا برندسازی بسیار مهم است، پنج روش مختلف برندسازی را یاد می گیرید و نرم افزاری به شما نشان داده می شود که می تواند این فرآیند را فوق العاده کند.

قبل از پرداختن به روش‌هایی که برندسازی ما را تقویت می‌کنند، بیایید به اصول اولیه برند و برندسازی بپردازیم.

برندسازی چیست؟

برندسازی یک روش بازاریابی است که هدف آن ایجاد یک برند از طریق عناصری مانند طرح‌های رنگی، آرم‌ها و ارزش‌هایی است که مشتریان را به شیوه‌ای مثبت متقاعد می‌کند. برندینگ به این معناست که چگونه برندها هنگام بررسی خدمات خود، خود را به عنوان گزینه برتر برای مخاطبان نشان می دهند.

اکنون، قبل از اینکه پنج روش در استراتژی برند سازی من را یاد بگیریم، بیایید لحظه ای به اهمیت برندسازی توجه کنیم.

چرا باید برندسازی خود را بهینه کنید؟

"محصولات در کارخانه ساخته می شوند، اما برندها در ذهن ایجاد می شوند." - والتر لاندو

زمانی که مشتری بین شما و رقبا تصمیم می گیرد، برندینگ عامل تعیین کننده ای است. هر چه بیشتر قابل تشخیص و مثبت به نظر می رسید، پیوند شما با مشتریان قوی تر خواهد بود.

یک علامت نام تجاری. چگونه برندسازی اینقدر مهم است؟ مزایای زیر را در نظر بگیرید:

بر عادات خرید مشتری تأثیر می گذارد

یک فرد معمولی اغلب از اصرار مشتری برای خرید محصولات از یک برند با قیمت بالاتر متحیر می شود.

آن‌ها حتی تا جایی پیش می‌روند که تا زمانی که بتوانند از برندی که به آن وابسته هستند خرید کنند، از میزان مناسب بودن یک محصول با نیازهایشان غفلت می‌کنند. تقریباً 70٪ از مشتریان حتی بر اساس نام تجاری فقط مبلغ بیشتری را پرداخت می کنند.

اینفوگرافیک در مورد عادات خرج کردن مشتری. به یک شرکت شخصیت قوی می دهد

شانس ایجاد یک شخصیت برند موثر بدون برندسازی به خوبی اجرا شده اندک است. برندسازی به خودی خود بخشی از ساختن یک شخصیت است، اگرچه چیزهای بیشتری نیز در آن وجود دارد.

همچنین، اگر از قبل آگاه نیستید، یک پرسونا ارتباطات قوی تری بین برند و مشتری ایجاد می کند.

گروهی از افراد با علامت سوال بر روی پیشانی خود. کمپین های بازاریابی را تعمیرات اساسی می کند

کمپین های بازاریابی به شدت تحت تاثیر عوامل بیرونی و متکی به آن هستند. برندسازی یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر این کمپین ها است.

مهم است که به خاطر داشته باشید، اگر برندسازی کلی قوی باشد (در همه زمینه ها)، کمپین های بازاریابی در نتیجه بهتر می شوند.

اعضای داخلی تیم را تشویق می کند

یافتن راه هایی برای ایجاد انگیزه واقعی در کارکنان و ترغیب تیم ها به همکاری همیشه آسان نیست. خوشبختانه، برندسازی یک نیروی قوی پشت قدرت تیم موفق است.

این به این دلیل است که اگر برندسازی نخبه باشد، به نوبه خود متقاضیان باکیفیت را به جایگاهی می‌رساند و افراد داخلی را برای همکاری با یکدیگر ترغیب می‌کند.

دست‌ها به هم می‌آیند، به یکدیگر تبریک می‌گویند. اکنون که روش‌هایی را که برندسازی می‌تواند به شما سود زیادی برساند، می‌بینید، اجازه دهید به پنج روش مختلف برندسازی بپردازیم.

1. روش برندسازی شخصی

"شخصی سازی بدون شناخت فرد بی معنی است. رؤیاها، امیدها و ترس‌هایی را که به مشتریان شما انگیزه می‌دهند، درک کنید، سپس آنها را در جایی که مهم است ضربه بزنید." - پل جیلین

اخیراً برندسازی شخصی شده به عنوان یک استراتژی هیجان انگیز مورد تحسین قرار گرفته است. اغلب به آن نام تجاری سفارشی می گویند و راهی موثر برای دسترسی به بازاریابی داخلی است.

نام تجاری شخصی سازی شده به مشتریان کمک می کند تا نسبت به برند شما احساس عاطفی داشته باشند و عمیق تر از روابط معمول تجاری و مشتری با آن ارتباط برقرار کنند.

کلید موفقیت در برندسازی شخصی سازی شده یا سفارشی این است که فردگرا باشید بدون اینکه فراتر بروید یا به عنوان مزاحم یا تلاش بیش از حد به نظر بیایید.

نمونه ای از یک کمپین برندسازی شخصی سازی شده موفق، پروژه سفارشی سازی بطری کوکاکولا بود که به عنوان کمپین «به اشتراک گذاری یک کوکا» نیز شناخته می شود.

بطری‌های شخصی کوکاکولا. با آن، مشتریان می‌توانستند نامی را در وب‌سایت Coke وارد کنند و ببینند که جلوی بطری کوکا چگونه به نظر می‌رسد.

این امر با فروش بطری های شخصی سازی شده بیشتر شد. این استراتژی اهمیت برندها را برای دستیابی به مشتریان در سطح فردی نشان می دهد، زیرا مطمئناً نام شما به همان اندازه شخصی است.

2. روش برندسازی مشترک

نام تجاری مشترک روشی است که برای ترکیب قدرت بازاریابی و برندسازی دو شرکت مختلف برای ایجاد یک محصول یا خدمات جدید استفاده می شود.

چند راه وجود دارد که برندسازی مشترک می تواند مفید باشد؟

  • بازارهای جدیدی را برای برندها ایجاد می کند. به نظر می رسد پرش به بازارهای خاص غیرممکن است، اما نام تجاری مشترک آن را به واقعیت تبدیل می کند. این اغلب به دلیل مزایای جغرافیایی است که برند شریک دارد.
  • ریسک کلی را کاهش می دهد. متقاعد کردن مشتریان برای خرید یک محصول جدید بسیار آسان تر است اگر با آشنایی با برند راحت شوند.
  • عمق تبلیغات را افزایش می دهد. ایده پیوستن نیروهای دو برند مختلف معمولاً بازارها را تحت تأثیر قرار می دهد و به طور طبیعی خود را تبلیغ می کند.
  • نقاط ضعف برند را پنهان می کند. اگر یکی از برندها در شراکت در چیزی ضعیف باشد، برند دیگر می تواند سستی را جبران کند.
  • تصویری از چیپس و نوشابه در حال پیوستن به یکدیگر. برخی از جنبه های منفی برندسازی مشترک که باید به آنها توجه کنید:

 

  • موانع بالقوه موفقیت فقط به این دلیل که یکی از برندها در رابطه مشکلی برای موفقیت ندارد، آنها همچنان می توانند از دست برند شریک رنج ببرند.
  • فرهنگ های متضاد یک نتیجه مشترک از پیوستن دو برند به یکدیگر، عدم تطابق ارزش ها موضوعی جدی است که باید در نظر گرفته شود.
  • مسائل مالی این معمولاً شامل نوعی اختلاف نظر بین دو برند است که ناشی از سوء تفاهم است.

چگونه برندسازی مشترک خود را ایجاد کنید

با برندهای یکسان شریک نشوید

برخی از برندها اساساً دقیقاً مشابه مارک شما هستند. در این صورت، پیوستن به یکدیگر احتمالاً منجر به شکست خواهد شد. به این فکر کنید که دیدن برند مشترک مایکروسافت و اپل برای یک محصول چقدر عجیب است.

در عوض، سعی کنید برندی را پیدا کنید که کاری مشابه انجام دهد که به محصول شما رونق دهد. به عنوان مثال، مایکروسافت ممکن است شراکت با اینتل را در نظر بگیرد.

از قبل یک پیشنهاد شفاف ارائه دهید

اغلب مهم ترین موضوعی که در یک مشارکت باید در نظر گرفته شود این است که هر دو طرف چقدر جزئیات مختلف را درک می کنند.

یک پیشنهاد شفاف تضمین می‌کند که هر برند می‌داند در طول فرآیند چه چیزی به دست می‌آورد و ارجاع به استاندارد برای اختلاف نظرهای آینده را آسان می‌کند.

یک مثال گویا از برندسازی مشترک

شخصی که کفش های Yeezy را از روی تاقچه پوشیده است. کانیه وست و آدیداس

کانیه وست استایل زیادی دارد و او این سبک را به آدیداس برد که آن را به یکی از محبوب ترین کفش های خود یعنی Yeezy تبدیل کرد.

همانطور که قبلاً پیشنهاد کردیم، برندسازی مشترک تبلیغات دهان به دهان را تشویق می‌کند و Yeezy این و برخی از آنها را انجام داد. این کفش با قیمت های بالا و ویژگی های منحصر به فرد تبدیل به یک جنون شده است.

در نهایت، روش برندسازی مشترک امکانات زیادی دارد که اگر در زمینه‌های خاصی کمبود دارید، باید در نظر گرفته شود.

3. روش برندسازی داخلی

برندسازی داخلی شرکت شما را به عنوان یک منبع خبره در گروه های مختلف و مهم نشان می دهد. راه های مختلفی برای استفاده از برندسازی داخلی وجود دارد که بیشتر آنها به دسترسی به کانال های بازاریابی مهم منجر می شوند.

بنابراین، چرا غوطه ور شدن در این کانال های بازاریابی کلیدی اینقدر ارزشمند است؟ اساساً این امکان را به نام تجاری شما می دهد تا در این فضاها احراز هویت شود که به طور طبیعی آن را تبلیغ می کند.

تعامل کلیدی است، بنابراین مطمئن شوید که به گروه های مرتبط در فضاهای دیجیتال و فیزیکی بپیوندید. همچنین اینفلوئنسرهای مختلف را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید و در این گروه ها مشارکت کنید.

تقریباً 90 درصد از بازاریابان از رسانه های اجتماعی برای تبلیغ کمپین های خود و به عنوان بخش بزرگی از استراتژی کلی خود استفاده می کنند.

یک اینفوگرافیک مرجع رسانه های اجتماعی. در نهایت، هرچه در گروه های مختلف احترام بیشتری داشته باشید، برندسازی شما موفق تر خواهد بود. به عنوان مثال، سخت است که برند خود را با یک موضوع سنتی به سادگی با پارازیت کردن تصاویر از این موضوع در برند خود شناسایی کنید.

این غیر معتبر به نظر می رسد و بین برند شما و گروه های مهم داخلی فاصله ایجاد می کند.

4. روش برندسازی شناسایی

برندسازی شناسایی جایی است که مشتریان یک برند برند را می گیرند و آن را متعلق به خود می کنند. این بدان معناست که مشتری به دلیل وفاداری جدید خود به برند، بازاریابی برای یک نام تجاری را به عهده خواهد گرفت.

هنگام استفاده از برندسازی شناسایی، به یاد داشته باشید که نتیجه معمولاً کمپین های بازاریابی قوی تر است. این به این دلیل است که یک شخص ثالث بیشتر مورد اعتماد مشتریان است و تبلیغ آنها وزن بیشتری دارد.

اینفوگرافیک در مورد توصیه های مشتری. در واقع، 75 درصد از مشتریان معتقدند توصیه های دهان به دهان بزرگترین عامل در تصمیم گیری خرید آنهاست.

در اینجا چند راه برای موفقیت در برندسازی شناسایی وجود دارد:

  • تمرکز بر جامعه سازی به دنبال راه‌های کلیدی برای مشارکت برند خود در جوامع مثبت و مرتبط باشید.
  • در بسترهای ارتباطی مختلف فعال باشید. بهترین راه برای تعامل با مشتریان، درگیر شدن با آنها در رسانه های مختلف، مانند رسانه های اجتماعی است. در صورت امکان بخشی از گفتگوها شوید و فعال بمانید.
  • از محتوای تولید شده توسط کاربر استفاده کنید. جذب کاربران برای ساخت محتوای قدرتمند برای شما ایده آل است. یکی از بهترین راه‌ها برای انجام این کار، شروع نوعی مسابقه مرتبط با برند است.

5. روش برندسازی محصول

نام تجاری محصول راهی برای شرکت برای امتحان چیزهای جدید و ورود به بازارهای جدید بدون ریسک بالقوه است.

در اینجا برخی از مزایای مرتبط با نام تجاری محصول آورده شده است:

  • جدایی بین برند و شرکت ایجاد می کند. این باعث لاغری می شود برای مشتری راحت تر است و از هرگونه سردرگمی در مورد محصول جدید جلوگیری می کند.
  • خرید مشتری را آسان می کند. وقتی یک محصول با موفقیت برندسازی می شود، برای مشتریان آسان تر است که آنچه را که نیاز دارند پیدا کنند.
  • دسترسی به بازار را گسترش می دهد. گاهی اوقات یک محصول جدید می تواند به بازارهایی برسد که شرکت معمولاً نمی توانست.
  • از تداعی های منفی جلوگیری می کند. اگر محصولی شکست بخورد، شکست به شرکت مادر مرتبط نیست.
  • چگونه از روش برندسازی محصول با موفقیت استفاده کنیم
  • از این فرآیندها برای دستیابی به موفقیت با استفاده از برندسازی محصول استفاده کنید.
راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 135 تاريخ : پنجشنبه 29 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:58

مشاوره مدیریت فرآیند ارائه مشاوره به سازمان ها در مورد چگونگی حل مشکلات و رسیدن به اهداف است. مشاوران مدیریت از پیشینه های مختلفی از جمله تجارت، مهندسی، حقوق و غیره هستند. آنها اغلب با هزینه ساعتی به جای قیمت ثابت برای پروژه کار می کنند. مشاوره منابع انسانی نمونه ای است که در آن مشاور وضعیت فعلی منابع انسانی شرکت را ارزیابی می کند و توصیه هایی برای بهبود ارائه می کند.

مشاور مدیریت کیست؟

مشاوران مدیریت در Gold Coast اغلب با مقامات ارشد مدیریت در سازمان مشتری خود کار می کنند و در کنار سایر متخصصان مانند مدیران کل، متخصصان منابع انسانی، کارشناسان ارتباطات، حسابداران، تحلیلگران مالی، تحلیلگران سیستم، متخصصان تحقیقات بازار و حتی متخصصان کامپیوتر کار می کنند.

یک شرکت مشاور مدیریت معمولی درک اولیه از نیاز را ایجاد می کند. تشخیص علل نیاز؛ توصیه مراحل اقدامی که امکان بهبود یا حل را فراهم می کند. اثرات آن تغییرات را در طول زمان نظارت کنید و در نهایت پروژه را با دریافت بازخورد از مشتریان به پایان برسانید تا آنها بتوانند نیازهای برآورده نشده را شناسایی کرده و بر اساس آن تنظیمات را انجام دهند.

مشاوره کسب و کار شکل رایج کسب و کار مشاوره است. یک مشاور به یک شرکت مشاوره می دهد که چگونه می تواند شیوه های تجاری خود را بهبود بخشد. آنها همچنین ممکن است پیشنهاداتی در مورد چگونگی بازسازی یا سازماندهی مجدد شرکت ارائه دهند.

مشاور مدیریت چگونه کمک می کند؟

 مشاور مدیریت حرفه ای است که به یک کسب و کار در مورد چگونگی بهبود عملکرد مشاوره می دهد. آنها این کار را با تجزیه و تحلیل ساختار شرکت و پیشنهاد تغییراتی انجام می دهند که نتیجه آنها را بهبود می بخشد. مشاوران مدیریت معمولاً به صورت ساعتی یا از طریق یک پروژه با هزینه تعیین شده پرداخت می شوند. همچنین ممکن است با درصدی از پس انداز حاصل از اجرای پیشنهادات آنها جبران شود.

مشاوره مدیریت نوعی استراتژی تجاری است که به کسب و کارها در مورد چگونگی بهبود عملکرد استراتژیک، سازمانی و عملیاتی خود راهنمایی می کند. مشاوران مدیریت می توانند در زمینه های کلیدی مانند توسعه محصول، مدیریت پورتفولیو یا روابط با مشتری کمک کنند. آنها همچنین بر اساس تجزیه و تحلیل داده ها و روند صنعت مشاوره ارائه می دهند.

مشاور مدیریت حرفه ای است که به سازمان ها در مسائل مرتبط با مدیریت کمک می کند. مشاوران مدیریت معمولاً توسط یک شرکت تجاری یا سازمان های غیرانتفاعی برای ارزیابی وضعیت فعلی و اثربخشی ساختار سازمانی خود استخدام می شوند. آنها برای ارائه راه حل برای مشکلات سازمان مانند ناکارآمدی، فرآیندهای ناکارآمد و تصمیم گیری بد تلاش می کنند. کارشناسان بر این باورند که این نوع مشاوره طی پنج سال اخیر به دلیل افزایش تقاضا حدود 80 درصد افزایش یافته است.

مشاوران مدیریت طیف وسیعی از مسئولیت ها را بر عهده دارند. به طور کلی، آنها مسئول سازماندهی و بررسی شیوه های تجاری برای بهبود کارایی هستند. آنها همچنین ارزشی را که یک شرکت به مشتریان خود ارائه می دهد ارزیابی می کنند و حتی ممکن است در طرح های بازاریابی مشارکت داشته باشند. برخی از مشاوران مدیریت نیز در زمینه ادغام و ادغام با شرکت ها کار می کنند.

افکار نهایی

 مشاور مدیریت شخصی است که به مدیران و مدیران اجرایی توصیه یا راهنمایی می کند که چگونه می توانند عملکرد، کارایی یا محیط کاری خود را بهینه کنند. مشاوران مدیریت اغلب به طور گسترده با رهبران سازمانی و بخش های منابع انسانی کار می کنند تا وضعیت فعلی یک سازمان را ارزیابی کنند. آنها سپس به رهبران کمک می کنند تا تصمیم بگیرند که کجا منابع را به بهترین نحو تخصیص دهند، سیستم های جدید را نصب کنند یا تغییراتی را اعمال کنند که شرکت را بهبود بخشد.

مشاور مدیریت شخصی است که به یک شرکت در مورد چگونگی بهبود سیاست ها و شیوه های آن مشاوره می دهد. مشاور ممکن است در زمینه هایی مانند بازاریابی، مالی، منابع انسانی یا تولید تخصص داشته باشد. یک مشاور مدیریت معمولاً با شرکت کار می کند تا راه حل هایی برای مشکلات خاص ایجاد کند.

برای نیازهای مشاوره خود، با بارکلی گلد کوست تماس بگیرید. آنها پرسنل با استعدادی دارند که می توانند به شما کمک کنند.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 147 تاريخ : يکشنبه 25 ارديبهشت 1401 ساعت: 22:02

یک برند برای یک شرکت مانند یک شهرت برای یک شخص است. شما با تلاش برای انجام کارهای سخت به خوبی شهرت کسب می کنید.» - جف بزوس

گاهی اوقات، ما می دانیم که چه کاری باید انجام شود، اما روشن ترین دیدگاه را در مورد چگونگی انجام آن نداریم. در این موارد، ما به دنبال روش‌های مختلفی هستیم که ما را به هدفمان می‌رسانند، سپس روشی را انتخاب می‌کنیم که مناسب‌تر است.

فردی که تصمیم می گیرد به کدام سمت راه برود، با فلش هایی که با گچ نوشته شده است هدایت می شود. در این مقاله متوجه خواهید شد که چرا برندسازی بسیار مهم است، پنج روش مختلف برندسازی را یاد می گیرید و نرم افزاری به شما نشان داده می شود که می تواند این فرآیند را فوق العاده کند.

قبل از پرداختن به روش‌هایی که برندسازی ما را تقویت می‌کنند، بیایید به اصول اولیه برند و برندسازی بپردازیم.

برند چیست؟

برند یک ویژگی یا ویژگی متمایز کننده است که نشان دهنده منحصر به فرد بودن در بین سازمان های مختلف است. این احساس و واکنش مشتریان به یک شرکت خاص است. معمولاً با استفاده از عناصر مختلف مانند تصاویر، صدا و برچسب ها ساخته می شود.

با آن، بیایید مطمئن شویم که درک کاملی از فرآیند برندسازی دارید.

برندسازی چیست؟

استراتژی برند یا برندسازی یک روش بازاریابی است که هدف آن ایجاد یک برند از طریق عناصری مانند طرح‌های رنگی، آرم‌ها و ارزش‌هایی است که مشتریان را به شیوه‌ای مثبت متقاعد می‌کند. برندینگ به این معناست که چگونه برندها هنگام بررسی خدمات خود، خود را به عنوان گزینه برتر برای مخاطبان نشان می دهند.

اکنون، قبل از اینکه پنج روش برندسازی من را یاد بگیریم، بیایید لحظه ای به اهمیت برندسازی توجه کنیم.

چرا باید برندسازی خود را بهینه کنید؟

"محصولات در کارخانه ساخته می شوند، اما برندها در ذهن ایجاد می شوند." - والتر لاندو

زمانی که مشتری بین شما و رقبا تصمیم می گیرد، برندینگ عامل تعیین کننده ای است. هر چه بیشتر قابل تشخیص و مثبت به نظر می رسید، پیوند شما با مشتریان قوی تر خواهد بود.

یک علامت نام تجاری. چگونه برندسازی اینقدر مهم است؟ مزایای زیر را در نظر بگیرید:

بر عادات خرید مشتری تأثیر می گذارد

یک فرد معمولی اغلب از اصرار مشتری برای خرید محصولات از یک برند با قیمت بالاتر متحیر می شود.

آن‌ها حتی تا جایی پیش می‌روند که تا زمانی که بتوانند از برندی که به آن وابسته هستند خرید کنند، از میزان مناسب بودن یک محصول با نیازهایشان غفلت می‌کنند. تقریباً 70٪ از مشتریان حتی بر اساس نام تجاری فقط مبلغ بیشتری را پرداخت می کنند.

شانس ایجاد یک شخصیت برند موثر بدون برندسازی به خوبی اجرا شده اندک است. برندسازی به خودی خود بخشی از ساختن یک شخصیت است، اگرچه چیزهای بیشتری نیز در آن وجود دارد.

همچنین، اگر از قبل آگاه نیستید، یک پرسونا ارتباطات قوی تری بین برند و مشتری ایجاد می کند.

گروهی از افراد با علامت سوال بر روی پیشانی خود. کمپین های بازاریابی را تعمیرات اساسی می کند

کمپین های بازاریابی به شدت تحت تاثیر عوامل بیرونی و متکی به آن هستند. برندسازی یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر این کمپین ها است.

مهم است که به خاطر داشته باشید، اگر برندسازی کلی قوی باشد (در همه زمینه ها)، کمپین های بازاریابی در نتیجه بهتر می شوند.

یافتن راه هایی برای ایجاد انگیزه واقعی در کارکنان و ترغیب تیم ها به همکاری همیشه آسان نیست. خوشبختانه، برندسازی یک نیروی قوی پشت قدرت تیم موفق است.

این به این دلیل است که اگر برندسازی نخبه باشد، به نوبه خود متقاضیان باکیفیت را به جایگاهی می‌رساند و افراد داخلی را برای همکاری با یکدیگر ترغیب می‌کند.

دست‌ها به هم می‌آیند و به یکدیگر تبریک می‌گویند. حالا که روش‌هایی را می‌بینید که برندسازی می‌تواند برای شما مفید باشد، اجازه دهید به پنج روش مختلف برندسازی بپردازیم.

1. روش برندسازی شخصی

"شخصی سازی بدون شناخت فرد بی معنی است. رؤیاها، امیدها و ترس‌هایی را که به مشتریان شما انگیزه می‌دهند، درک کنید، سپس آنها را در جایی که مهم است ضربه بزنید." - پل جیلین

اخیراً برندسازی شخصی شده به عنوان یک استراتژی هیجان انگیز مورد تحسین قرار گرفته است. اغلب به آن نام تجاری سفارشی می گویند و راهی موثر برای دسترسی به بازاریابی داخلی است.

نام تجاری شخصی سازی شده به مشتریان کمک می کند تا نسبت به برند شما احساس عاطفی داشته باشند و عمیق تر از روابط معمول تجاری و مشتری با آن ارتباط برقرار کنند. کلید موفقیت در برندسازی شخصی سازی شده یا سفارشی این است که فردگرا باشید بدون اینکه فراتر بروید یا به عنوان مزاحم یا تلاش بیش از حد به نظر بیایید.

نمونه ای از یک کمپین برندسازی شخصی سازی شده موفق، پروژه سفارشی سازی بطری کوکاکولا بود که به عنوان کمپین «به اشتراک گذاری یک کوکا» نیز شناخته می شود. بطری‌های شخصی کوکاکولا. با آن، مشتریان می‌توانستند نامی را در وب‌سایت Coke وارد کنند و ببینند که جلوی بطری کوکا چگونه به نظر می‌رسد.

این امر با فروش بطری های شخصی سازی شده بیشتر شد. این استراتژی اهمیت برندها را برای دستیابی به مشتریان در سطح فردی نشان می دهد، زیرا مطمئناً نام شما به همان اندازه شخصی است.

2. روش برندسازی مشترک

نام تجاری مشترک روشی است که برای ترکیب قدرت بازاریابی و برندسازی دو شرکت مختلف برای ایجاد یک محصول یا خدمات جدید استفاده می شود. چند راه وجود دارد که برندسازی مشترک می تواند مفید باشد؟

  • بازارهای جدیدی را برای برندها ایجاد می کند. به نظر می رسد پرش به بازارهای خاص غیرممکن است، اما نام تجاری مشترک آن را به واقعیت تبدیل می کند. این اغلب به دلیل مزایای جغرافیایی است که برند شریک دارد.
  • ریسک کلی را کاهش می دهد. متقاعد کردن مشتریان برای خرید یک محصول جدید بسیار آسان تر است اگر با آشنایی با برند راحت شوند.
  • عمق تبلیغات را افزایش می دهد. ایده پیوستن نیروهای دو برند مختلف معمولاً بازارها را تحت تأثیر قرار می دهد و به طور طبیعی خود را تبلیغ می کند.
  • نقاط ضعف برند را پنهان می کند. اگر یکی از برندها در شراکت در چیزی ضعیف باشد، برند دیگر می تواند سستی را جبران کند.

تصویری از چیپس و نوشابه در حال پیوستن به یکدیگر. برخی از جنبه های منفی برندسازی مشترک که باید به آنها توجه کنید:

  • موانع بالقوه موفقیت فقط به این دلیل که یکی از برندها در رابطه مشکلی برای موفقیت ندارد، آنها همچنان می توانند از دست برند شریک رنج ببرند.
  • فرهنگ های متضاد یک نتیجه مشترک از پیوستن دو برند به یکدیگر، عدم تطابق ارزش ها موضوعی جدی است که باید در نظر گرفته شود.
  • مسائل مالی این معمولاً شامل نوعی اختلاف نظر بین دو برند است که ناشی از سوء تفاهم است.

چگونه برندسازی مشترک خود را ایجاد کنید

از نکات زیر برای اطمینان از موفقیت آمیز بودن برندسازی مشترک خود استفاده کنید.

با برندهای یکسان شریک نشوید

برخی از برندها اساساً دقیقاً مشابه مارک شما هستند. در این صورت، پیوستن به یکدیگر احتمالاً منجر به شکست خواهد شد. به این فکر کنید که دیدن برند مشترک مایکروسافت و اپل برای یک محصول چقدر عجیب است.

در عوض، سعی کنید برندی را پیدا کنید که کاری مشابه انجام دهد که به محصول شما رونق دهد. به عنوان مثال، مایکروسافت ممکن است شراکت با اینتل را در نظر بگیرد.

از قبل یک پیشنهاد شفاف ارائه دهید

اغلب مهم ترین موضوعی که در یک مشارکت باید در نظر گرفته شود این است که هر دو طرف چقدر جزئیات مختلف را درک می کنند. یک پیشنهاد شفاف تضمین می‌کند که هر برند می‌داند در طول فرآیند چه چیزی به دست می‌آورد و ارجاع به استاندارد برای اختلاف نظرهای آینده را آسان می‌کند.

یک مثال گویا از برندسازی مشترک: شخصی که کفش های Yeezy را از روی تاقچه پوشیده است. کانیه وست و آدیداس

کانیه وست استایل زیادی دارد و او این سبک را به آدیداس برد که آن را به یکی از محبوب ترین کفش های خود یعنی Yeezy تبدیل کرد.

همانطور که قبلاً پیشنهاد کردیم، برندسازی مشترک تبلیغات دهان به دهان را تشویق می‌کند و Yeezy این و برخی از آنها را انجام داد. این کفش با قیمت های بالا و ویژگی های منحصر به فرد تبدیل به یک جنون شده است.

در نهایت، روش برندسازی مشترک امکانات زیادی دارد که اگر در زمینه‌های خاصی کمبود دارید، باید در نظر گرفته شود.

3. روش برندسازی داخلی

برندسازی داخلی شرکت شما را به عنوان یک منبع خبره در گروه های مختلف و مهم نشان می دهد. راه های مختلفی برای استفاده از برندسازی داخلی وجود دارد که بیشتر آنها به دسترسی به کانال های بازاریابی مهم منجر می شوند.

بنابراین، چرا غوطه ور شدن در این کانال های بازاریابی کلیدی اینقدر ارزشمند است؟ اساساً این امکان را به نام تجاری شما می دهد تا در این فضاها احراز هویت شود که به طور طبیعی آن را تبلیغ می کند. تعامل کلیدی است، بنابراین مطمئن شوید که به گروه های مرتبط در فضاهای دیجیتال و فیزیکی بپیوندید. همچنین اینفلوئنسرهای مختلف را در رسانه های اجتماعی دنبال کنید و در این گروه ها مشارکت کنید.

تقریباً 90 درصد از بازاریابان از رسانه های اجتماعی برای تبلیغ کمپین های خود و به عنوان بخش بزرگی از استراتژی کلی خود استفاده می کنند. یک اینفوگرافیک مرجع رسانه های اجتماعی. در نهایت، هرچه در گروه های مختلف احترام بیشتری داشته باشید، برندسازی شما موفق تر خواهد بود. به عنوان مثال، سخت است که برند خود را با یک موضوع سنتی به سادگی با پارازیت کردن تصاویر از این موضوع در برند خود شناسایی کنید.

این غیر معتبر به نظر می رسد و بین برند شما و گروه های مهم داخلی فاصله ایجاد می کند.

4. روش برندسازی شناسایی

برندسازی شناسایی جایی است که مشتریان یک برند برند را می گیرند و آن را متعلق به خود می کنند. این بدان معناست که مشتری به دلیل وفاداری جدید خود به برند، بازاریابی برای یک نام تجاری را به عهده خواهد گرفت. هنگام استفاده از برندسازی شناسایی، به یاد داشته باشید که نتیجه معمولاً کمپین های بازاریابی قوی تر است. این به این دلیل است که یک شخص ثالث بیشتر مورد اعتماد مشتریان است و تبلیغ آنها وزن بیشتری دارد.

اینفوگرافیک در مورد توصیه های مشتری. در واقع، 75 درصد از مشتریان معتقدند توصیه های دهان به دهان بزرگترین عامل در تصمیم گیری خرید آنهاست.

در اینجا چند راه برای موفقیت در برندسازی شناسایی وجود دارد:

  • تمرکز بر جامعه سازی به دنبال راه‌های کلیدی برای مشارکت برند خود در جوامع مثبت و مرتبط باشید.
  • در بسترهای ارتباطی مختلف فعال باشید. بهترین راه برای تعامل با مشتریان، درگیر شدن با آنها در رسانه های مختلف، مانند رسانه های اجتماعی است. در صورت امکان بخشی از گفتگوها شوید و فعال بمانید.
  • از محتوای تولید شده توسط کاربر استفاده کنید. جذب کاربران برای ساخت محتوای قدرتمند برای شما ایده آل است. یکی از بهترین راه‌ها برای انجام این کار، شروع نوعی مسابقه مرتبط با برند است.

5. روش برندسازی محصول

نام تجاری محصول راهی برای شرکت برای امتحان چیزهای جدید و ورود به بازارهای جدید بدون ریسک بالقوه است. در اینجا برخی از مزایای مرتبط با نام تجاری محصول آورده شده است:

  • جدایی بین برند و شرکت ایجاد می کند. این باعث لاغری می شود gs برای مشتری راحت تر است و از هرگونه سردرگمی در مورد محصول جدید جلوگیری می کند.
  • خرید مشتری را آسان می کند. وقتی یک محصول با موفقیت برندسازی می شود، برای مشتریان آسان تر است که آنچه را که نیاز دارند پیدا کنند.
  • دسترسی به بازار را گسترش می دهد. گاهی اوقات یک محصول جدید می تواند به بازارهایی برسد که شرکت معمولاً نمی توانست.
  • از تداعی های منفی جلوگیری می کند. اگر محصولی شکست بخورد، شکست به شرکت مادر مرتبط نیست.

چگونه از روش برندسازی محصول با موفقیت استفاده کنیم؟

از این فرآیندها برای دستیابی به موفقیت با استفاده از برندسازی محصول استفاده کنید.

  • مشتری در حال انتخاب غذا از ماشین های فروش. بازار و ویژگی های محصول را تعیین کنید
  • اساساً، باید بفهمید که محصول شما در چه بازاری رونق خواهد گرفت. به عنوان مثال، یک جفت شورت ورزشی برای بازار کالاهای ورزشی طراحی شده است.
  • به نامی نیاز دارد که آموزنده باشد و متناسب با کاری باشد که محصول انجام می دهد. سپس، به یک هدف منحصر به فرد نیاز دارد، در غیر این صورت هیچ فایده ای برای ایجاد آن وجود ندارد.
  • بازارهای محصول موجود را بررسی کنید. عاقلانه نیست که محصولی را بدون درک بازاری که وارد آن می شوید ایجاد کنید. بخشی از تحقیقات شما باید شامل نحوه واکنش بازار به محصولات مشابه باشد.
  • با انجام این کار، می‌توانید راه‌های کلیدی را در نظر بگیرید تا محصول جدیدتان رقبا را شکست دهد و بازار را برنده شود.
  • تصاویری موثر بسازید. کتابی از جلوه های بصری طراحی. این احتمالاً مهمترین بخش فرآیند برندسازی محصول است. با ایجاد تصاویری موثر، بهترین شانس را برای موفقیت محصول جدید می دهید.
  • روی ساخت یک لوگو، طرح رنگ، فونت، بسته بندی و طرح به یاد ماندنی و مرتبط با موضوع تمرکز کنید. سپس، مطمئن شوید که اینها در سراسر صفحه سازگار هستند.

حرف آخر

اکنون که پنج روش مختلف برندسازی دارید، بیایید مطمئن شویم که از همه ابزارهای موجود برای موفقیت استفاده می‌کنید. اکنون که چند روش برندسازی دارید، مهم است که از هر ابزار موجود برای تقویت فرآیند استفاده کنید. بنابراین، مهم است که یک سیستم نرم افزاری برندینگ را در نظر بگیرید.

نرم افزار برندسازی با حفظ لوگوهای فعلی و سایر عناصر نام تجاری تضمین می کند که محتوا در هر پروژه مرتبط باقی می ماند. ابزارهای مناسب کمک می‌کنند دستورالعمل‌ها بدون استفاده از یادداشت‌ها یا ایمیل‌های سراسر شرکت ثابت بمانند.

برخی از راه‌های کلیدی دیگر که نرم‌افزار برندسازی مهم است:

  • محتوا را با برند مرتبط نگه می دارد
  • حفظ برند را تقویت می کند
  • بینش و کنترل بهتری به مدیران می دهد

از هر کدام از استراتژی های برندسازی که در نهایت استفاده می کنید، احتمالاً مقدار زیادی محتوای دیجیتال انباشته می شود.

بنابراین، شما به یک سیستم مدیریت دارایی دیجیتال برای ذخیره این فایل های دیجیتال در یک مکان متمرکز نیاز دارید. این باعث می شود که دارایی های برند به راحتی در دسترس باشند.

برخی از افکار نهایی در مورد روش های برندسازی

وقتی صحبت از برندسازی می شود، واقعاً امکانات بی پایان به نظر می رسند. خود را به یک گروه از استراتژی ها محدود نکنید. روی آنچه ممکن است برای شما مفید باشد تمرکز کنید و به دنبال آن بروید. به احتمال زیاد، قبلاً امتحان نشده است، و ممکن است فقط یک تقویت بزرگ باشد. موفق باشید!

مشاوره برندینگ بیشتری می خواهید؟ این راهنمای جامع برندسازی را بررسی کنید.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 145 تاريخ : چهارشنبه 21 ارديبهشت 1401 ساعت: 1:50

شاید نام تجاری شما با ارزش ترین دارایی شرکت خدمات حرفه ای شما باشد. اگر این درست است، پس توسعه یک برند قوی‌تر مهم‌ترین وظیفه شماست (به همین دلیل ما راهنمای ساخت برند خود را توسعه دادیم). متقاعد نشدی؟ در نظر بگیرید که یک برند خدمات حرفه ای چیست.

یک برند خدمات حرفه ای به عنوان شهرت شرکت شما و قابل مشاهده بودن آن در بازار است. قدرت برند شما را می توان به عنوان Reputation X Visibility اندازه گیری کرد.

بعد مهم دیگری نیز از برند شما وجود دارد: اینکه چقدر به مخاطبان مشتری هدف شما مرتبط است.

توسعه برند فرآیند ایجاد و تقویت برند خدمات حرفه ای شما است. همانطور که به شرکت ها کمک می کنیم تا برندهای خود را توسعه دهند، فرآیند را به سه مرحله تقسیم می کنیم.

مرحله اول این است که استراتژی برند خود را درست و با اهداف کسب و کارتان هماهنگ کنید.

دوم توسعه همه ابزارهایی است که برای برقراری ارتباط با برند نیاز دارید، مانند لوگو، برچسب و وب سایت.

در نهایت مرحله تقویت برند تازه توسعه یافته یا به روز شده شما وجود دارد.

استراتژی توسعه برند شما نحوه انجام این وظایف است. برای اینکه کار کمی آسان تر شود، استراتژی توسعه برند را به 10 مرحله تقسیم کرده ایم.

استراتژی توسعه برند 10 مرحله ای

1. استراتژی کلی کسب و کار خود را در نظر بگیرید.

یک برند قوی و متمایز، رشد شرکت شما را بسیار آسان تر می کند. اما چه نوع شرکتی را می خواهید؟ آیا قصد دارید به صورت ارگانیک رشد کنید؟ استراتژی کلی کسب و کار شما زمینه ای برای استراتژی توسعه برند شما است، بنابراین جایی برای شروع است. اگر در مورد اینکه می خواهید شرکت خود را به کجا ببرید، واضح هستید، برند شما به شما کمک می کند تا به آنجا برسید.

2. مشتریان هدف خود را شناسایی کنید.

مشتریان هدف شما چه کسانی هستند؟ اگر بگویید "همه" اشتباه بسیار بزرگی مرتکب شده اید. تحقیقات ما به وضوح نشان می‌دهد که شرکت‌های با رشد بالا و سود بالا بر داشتن مشتریان هدف مشخص متمرکز شده‌اند. هرچه تمرکز کمتر باشد، رشد سریعتر است. هرچه مخاطبان هدف متنوع تر باشند، تلاش های بازاریابی شما کاهش می یابد. بنابراین چگونه متوجه می شوید که گروه مشتری هدف مناسبی را انتخاب کرده اید؟ اینجاست که مرحله بعدی وارد می شود.

3. در مورد گروه مشتری هدف خود تحقیق کنید.

شرکت هایی که تحقیقات سیستماتیک روی گروه مشتری هدف خود انجام می دهند سریعتر رشد می کنند و سود بیشتری دارند (شکل زیر را ببینید). علاوه بر این، آنهایی که بیشتر تحقیق می کنند (حداقل یک بار در هر سه ماهه) سریعتر رشد می کنند.

تحقیقات به شما کمک می کند دیدگاه و اولویت های مشتری هدف خود را درک کنید، نیازهای آنها را پیش بینی کنید و پیام خود را به زبانی که با آنها طنین انداز می شود بیان کنید. همچنین به شما می گوید که چگونه به نقاط قوت شرکت و برند فعلی شما نگاه می کنند. به این ترتیب، به طور چشمگیری ریسک بازاریابی مرتبط با توسعه نام تجاری را کاهش می دهد.

4. جایگاه برند خود را توسعه دهید.

اکنون شما آماده هستید تا جایگاه برند شرکت خود را در بازار خدمات حرفه ای تعیین کنید (که موقعیت یابی بازار نیز نامیده می شود). شرکت شما چه تفاوتی با سایرین دارد و چرا باید مشتریان بالقوه در بین مخاطبان هدف شما همکاری با شما را انتخاب کنند؟

بیانیه موقعیت‌یابی معمولاً سه تا پنج جمله است و ماهیت موقعیت‌یابی برند شما را نشان می‌دهد. این باید بر اساس واقعیت باشد، زیرا باید به آنچه وعده داده اید عمل کنید. همچنین باید کمی آرزومند باشد تا چیزی برای تلاش داشته باشید.

5. استراتژی پیام رسانی خود را توسعه دهید.

گام بعدی شما یک استراتژی برند پیام رسانی است که موقعیت برند شما را به پیام هایی برای مخاطبان هدف مختلف تبدیل می کند. مخاطبان هدف شما معمولاً شامل مشتریان بالقوه، کارمندان بالقوه، منابع ارجاع یا سایر تأثیرگذاران و فرصت‌های شراکت بالقوه می‌شوند، تا چند مورد از مظنونین معمول را نام ببرند.

در حالی که جایگاه اصلی برند شما باید برای همه مخاطبان یکسان باشد، هر مخاطبی به جنبه های مختلف آن علاقه مند خواهد بود. پیام‌های ارسالی به هر مخاطب بر مرتبط‌ترین نکات تأکید می‌کند. هر یک از مخاطبان نیز نگرانی های خاصی دارند که باید به آنها رسیدگی شود و هر کدام به انواع مختلفی از شواهد برای پشتیبانی از پیام های شما نیاز دارند. استراتژی پیام رسانی شما باید تمام این نیازها را برطرف کند. این یک گام مهم در ایجاد ارتباط برند شما با مخاطبان هدف شما است.

6. نام، لوگو و برچسب خود را توسعه دهید.

برای بسیاری از شرکت ها تغییر نام لازم نیست. اما اگر شما یک شرکت جدید هستید، در حال ادغام هستید یا با نامی که دیگر مناسب موقعیت شما نیست، تحت فشار هستید، ممکن است تغییر نام لازم باشد. حتی اگر نام شرکت خود را تغییر ندهید، ممکن است یک لوگو و شعار جدید برای ارائه بهتر منطقی باشد. موقعیت برند خود را انتقال دهید

به یاد داشته باشید، نام، لوگو و برچسب شما برند شما نیستند. آنها بخشی از هویت برند شما هستند، راه هایی برای برقراری ارتباط یا نماد برند شما. شما باید آن را زندگی کنید تا آن را واقعی کنید.

و این اشتباه را نکنید که لوگوی جدید را به صورت داخلی نشان دهید تا به اجماع برسید. نام، لوگو و شعار برای شما مناسب نیست. آنها برای بازار شما هستند و باید بر اساس میزان ارتباط آنها قضاوت شود، نه اینکه شرکای چقدر آنها را دوست دارند.

7. استراتژی بازاریابی محتوای خود را توسعه دهید.

ما می توانستیم این مرحله را "استراتژی بازاریابی خود را توسعه دهید" نامگذاری کنیم. اما ما این کار را نکردیم. در عوض ما به دنبال یک استراتژی بازاریابی محتوا هستیم.

چرا؟ بازاریابی محتوا به ویژه برای شرکت های خدمات حرفه ای در عصر اینترنت مناسب است. تمام کارهایی را که بازاریابی سنتی انجام می دهد انجام می دهد، اما آنها را با کارایی بیشتری انجام می دهد. از محتوای آموزشی ارزشمند برای جذب، پرورش و واجد شرایط بودن افراد بالقوه استفاده می کند.

به یاد داشته باشید که قدرت برند شما هم به دلیل شهرت و هم از روی دید بودن است. افزایش دید به تنهایی، بدون تقویت شهرت، به ندرت موفقیت آمیز است. به همین دلیل است که تبلیغات سنتی «آگاهی‌سازی» یا حمایت‌های مالی اغلب نتایج ناامیدکننده‌ای به همراه دارد. از سوی دیگر، بازاریابی محتوایی باعث افزایش دید و شهرت در یک زمان می شود. همچنین این بهترین راه برای مرتبط کردن برند شما با مخاطبان هدف شما است. پرونده بسته شد.

8. وب سایت خود را توسعه دهید.

وب سایت شما مهمترین ابزار توسعه برند شماست. این مکانی است که همه مخاطبان شما برای یادگیری آنچه انجام می دهید، چگونه آن را انجام می دهید و مشتریان شما چه کسانی هستند مراجعه می کنند. مشتریان احتمالی شرکت شما را صرفا بر اساس وب سایت شما انتخاب نمی کنند. اما اگر سایت شما پیام اشتباهی ارسال کند، ممکن است شما را رد کنند.

علاوه بر این، وب سایت شما خانه محتوای ارزشمند شما خواهد بود. این محتوا به تمرکز تلاش‌های بهینه‌سازی موتور جستجو (SEO) شما تبدیل می‌شود تا مشتریان بالقوه، کارمندان بالقوه و منابع ارجاع شما را پیدا کنند و در مورد شرکت شما اطلاعات کسب کنند. محتوای آنلاین در هر استراتژی توسعه برند مدرن نقش اساسی دارد.

این روزها، وب سایت های خدمات حرفه ای در دو نوع ارائه می شوند. اولین مورد یک سایت برندینگ است. چنین سایتی داستان شما را بیان می کند و به شما می گوید که چه کسی هستید، به چه کسی خدمت می کنید و چه کاری انجام می دهید. به طور خلاصه پیام برند شما را منتقل می کند. نوع دیگر موارد فوق را انجام می دهد و همچنین مشتریان بالقوه جدید را ایجاد و پرورش می دهد.

 

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 193 تاريخ : شنبه 17 ارديبهشت 1401 ساعت: 21:55

به دنبال استراتژی‌های بازاریابی رشد هستید که ثابت شده باشد برای ایجاد سرنخ و هدایت کسب‌وکار مؤثرترین است؟ این مقاله طراحی شده است تا به شما کمک کند بهترین تاکتیک های بازاریابی را برای هر موقعیت تجاری - خواه B2B یا B2C - کشف کنید! در زیر دو مسیر را خواهید یافت - یکی برای B2B و دیگری برای مشاغل B2C. کلیک کنید یا اسکرول کنید تا در مورد استراتژی هایی که با وضعیت کسب و کار شما مطابقت دارند آشنا شوید و بهترین رویکردها را برای استقرار در طرح بازاریابی کسب و کار خود کشف کنید.

 تحقیقاتی را انجام دهید که بر SEO شما تأثیر می گذارد

با توجه به اینکه 70 تا 80 درصد از مصرف کنندگان امروزی تبلیغات را به کلی نادیده می گیرند، رتبه بندی برای کلمات کلیدی هدفمند هرگز مهم تر از این نبوده است. برای رتبه بندی در SERP برای کلمات کلیدی که می توانند منجر به با کیفیت بالا شوند، چند نکته ساده وجود دارد که باید آنها را دنبال کنید:

  • روی کلمات کلیدی کم رقابت و دم بلند تمرکز کنید. اگر صاحب یک تجارت عروسی هستید، برای کلمه کلیدی "لباس عروسی" با عروس دیوید رقابت نمی کنید. در عوض، باید تلاش خود را بر روی کلمات کلیدی کم رقابت و طولانی که به مخاطبان شما مرتبط هستند متمرکز کنید.
  • از ابزارهایی مانند SEMRush یا KWFinder استفاده کنید. اگرچه ممکن است استفاده از Keyword Planner گوگل وسوسه انگیز باشد، اما ثابت شده است که آنها بسیاری از کلمات کلیدی کم رقابت را در تلاش برای افزایش هزینه تبلیغات پنهان می کنند. ابزارهایی مانند SEMRush و/یا KWFinder یافتن کلمات کلیدی با بازگشت سرمایه (ROI) بالا را که می‌توانند سرنخ‌های با کیفیت بالا را به وب‌سایت شما هدایت کنند، بسیار آسان می‌کنند.

 به دیگران آموزش دهید

همانطور که برایان ساتر، یکی از همکاران فوربس در مورد استراتژی بازاریابی می‌گوید، «آموزش بده، نفروش…» «به نظر می رسد ایده آموزش به جای فروش، بازاریابی را به سمت خود برگرداند، و با این حال، در هسته بازاریابی محتوا قرار دارد. «یاد بده، نفروش» دقیقاً همان چیزی است که بازاریابی محتوا را از تبلیغات متفاوت می‌کند.»

این مفهومی است که بسیاری از بازاریابان امروزی آن را اشتباه درک می کنند و به همین دلیل است که بسیاری از مشاغل برای متمایز کردن پیام خود از طریق بازاریابی محتوا تلاش می کنند.

ساتر برای اطمینان از اینکه راه درست را به مخاطبان خود آموزش می دهید، توصیه می کند:

  • CTA هایی که از خوانندگان می خواهند چیزی را در هر قسمت از محتوا بخرند، وارد نکنید
  • روی مشتری خود و آنچه می خواهند بدانند تمرکز کنید، نه آنچه می خواهید به آنها بگویید
  • با محتوایی که ارائه می کنید سخاوتمند باشید

نظرسنجی، گوش دادن و یادگیری

تحقیقات بازاریابی نقش مهمی در موفقیت استراتژی های بازاریابی کسب و کار کوچک شما دارد. به هر حال، اگر مخاطبی را که برای آنها بازاریابی می کنید، نشناسید، برقراری ارتباط موثر با آنها دشوار خواهد بود. یکی از بهترین راه‌ها برای انجام تحقیقات بازار، استفاده از نظرسنجی است. برای استفاده حداکثری از این استراتژی، Survey Monkey توصیه می کند:

  • هدف خود را برای تحقیق مشخص کنید
  • جدول زمانی را تنظیم کنید
  • برای تعیین اینکه چه کسی کدام نظرسنجی را دریافت می کند، مخاطبان خود را تقسیم بندی کنید
  • از ابزارهای اثبات شده ای استفاده کنید که به شما امکان می دهد داده ها را جمع آوری و تجزیه و تحلیل کنید

صفحات فرود خود را دوباره بررسی کنید

یکی از استراتژی های بازاریابی کسب و کارهای کوچک که می تواند تاثیر فوری بر تبدیل ها داشته باشد، تمرکز صفحات فرود شما است. در حالی که اکثر کارشناسان تبدیل سریع توصیه می کنند که کمپین بازاریابی خود را همیشه با یک صفحه فرود اختصاصی شروع کنید، بسیاری از آنها اهمیت تمرکز بر یک هدف واحد را ذکر نمی کنند.

برای اینکه صفحه فرود شما موفق شود، تمرکز شما باید بر روی واداشتن خوانندگان خود به انجام یک اقدام واحد باشد. به هر حال، اگر 20 لینک در صفحه فرود خود داشته باشید، نسبت توجه شما 5 درصد است. با یک لینک، این نسبت 100٪ است. این عمل ساده تمرکز بر واداشتن خوانندگان به انجام یک اقدام در هر صفحه می تواند برای نرخ تبدیل شما معجزه کند.

اگر از صفحات فرود برای کمک به فروش محصولات یا خدمات خود استفاده نمی کنید، ممکن است مشتریان بالقوه بی شماری را از دست بدهید.

ایستادن برای چیزی

مطالعه اخیر مک کان نشان داد که 42 درصد از مصرف کنندگان آمریکایی معتقدند که امروزه برندها و شرکت ها نسبت به دو دهه قبل کمتر صادق هستند.

ترجمه: تقریباً نیمی از مصرف‌کنندگان به کسب‌وکارهای امروزی اعتماد ندارند.

با در نظر گرفتن این موضوع، ایستادگی برای چیزی که هم برای شما و هم برای مخاطب هدف شما مهم است، می تواند به یک عامل تمایز بزرگ تبدیل شود. به عنوان مثال چالش سطل یخ ALS را در نظر بگیرید که ویروسی شد و 220 میلیون دلار برای انجمن ALS جمع آوری کرد.

در اینجا چند راه وجود دارد که می توانید آن را انجام دهید:

  • حمایت مالی از یک رویداد خیریه
  • با کارکنان و مشتریان خود برای یک رویداد جمع آوری کمک مالی بپیوندید
  • محصول/خدمت خود را به یک رویداد خیریه اهدا کنید

اهرم تبلیغات در رسانه های اجتماعی

رسانه های اجتماعی مطمئناً بازی را تا آنجا که چگونه بازاریابی مدرن انجام می دهد تغییر داده است. اما در حالی که بسیاری از کسب‌وکارهای کوچک تلاش‌های خود را بر فرصت‌های بازاریابی رایگان و کم‌هزینه‌ای که پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی ارائه می‌دهند متمرکز می‌کنند، تبلیغات نیز برای افزایش بازگشت سرمایه مؤثر بوده است.

جای تعجب نیست که فیس بوک در دنیای تبلیغات رسانه های اجتماعی تسلط دارد، زیرا بیش از 93 درصد از بازاریابان از نوعی از تبلیغات فیس بوک استفاده می کنند. برای استفاده حداکثری از کمپین تبلیغاتی فیس بوک، چند چیز وجود دارد که باید روی آنها تمرکز کنید:

  • مطمئن شوید که یک پیشنهاد جذاب ایجاد می کنید.
  • KPIهای مناسب را ردیابی کنید.
  • از تصاویر و/یا ویدیوهای جذاب استفاده کنید.
  • اهداف واضح و قابل اندازه گیری تعیین کنید.

یا، استفاده از ابزار تبلیغاتی مانند HubSpot’s CRM را در نظر بگیرید تا تجزیه و تحلیل دقیقی در مورد تبلیغات رسانه های اجتماعی خود داشته باشید و مشخص کنید کدام یک از آنها بهترین بازگشت سرمایه را دارند.

از پیشنهادات محلی Google استفاده کنید

به عنوان یک کسب و کار کوچک، سئوی محلی می تواند باعث ایجاد یا شکست کسب و کار شما شود و در حالی که تعیین نیروهای محرکی که کسب‌وکارهای محلی در پس آن بالاترین رتبه را در گوگل کسب می‌کنند، هنوز تا حدودی معمایی است، گرافیک زیر از Moz آن را به روشی آسان و قابل درک تجزیه می‌کند.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 271 تاريخ : پنجشنبه 15 ارديبهشت 1401 ساعت: 12:45

در صنعت تجارت، برندسازی همه چیز است. شما نمی توانید به مک دونالد، کوکاکولا و حتی استارباکس فکر کنید و دقیقاً بدانید که تصویر برند آنها چیست. دلیل این امر این است که این مشاغل تصویر خود را با مشتریان و نیازهای عاطفی و فیزیکی آنها مرتبط کرده اند.

برندها چیزی هستند که محصولات و خدمات را می فروشند. متأسفانه، کارآفرینان تمایل دارند برند و لوگو را در آخرین لحظه کنار هم قرار دهند. وقتی مسئولیت‌های زیادی دارید که باید در هنگام راه‌اندازی کسب‌وکارتان به آن فکر کنید، به راحتی می‌توانید آنچه را که برخی ممکن است «کرک» در نظر بگیرند، فراموش کنید.

این اشتباه است!

برای اطمینان از اینکه نام تجاری شما پیام درستی را به مشتریان ارسال می کند، مهم است که برای تعیین اینکه چه کسی هستید و توسعه ایده بزرگ خود در کنار نام تجاری خود وقت بگذارید.

وقتی در نظر می گیرید که شرکت شما چه نوع برندی است، سعی کنید این 3 سوال را از خود بپرسید:

نمونه سوالات استراتژی برند

باور کنید یا نه، برندها بازتابی از افراد درون آن هستند، بنابراین دارای ویژگی های انسانی هستند. "انسان سازی" برند شما به شما این امکان را می دهد که با مخاطبان خود به روشی عمیق تر و معنادارتر ارتباط برقرار کنید.

مطمئن نیستید که چگونه برند خود را "انسانی" کنید؟ نگران نباشید، این مشکلی است که بسیاری از سازمان ها و شرکت ها با آن روبرو هستند! یک راه آسان برای مقابله با این غول، فکر کردن به کهن الگوها است.

یک کهن الگو بر اساس اساسی ترین خواسته ها، ارزش ها و نیروهای روانی انسان ساخته شده است. آنها ارزش ها، غرایز، احساسات را شخصیت می دهند و به طور کلی به برند شما جان می بخشند.

ما به ندرت نسبت به محصولاتی که می خریم و خدماتی که مصرف می کنیم احساس دلبستگی یا وفاداری می کنیم. اما وقتی موفق می‌شویم این ارتباط عاطفی را با یک برند ایجاد کنیم، به این دلیل است که به احتمال زیاد با یکی از دوازده الگوی کهن‌نام تجاری همسو می‌شود.

این 5 غول را که از کهن الگوهای خود برای ایجاد یک استراتژی برند قاتل استفاده کردند، بررسی کنید.

شماره 1 متفاوت فکر کنید

اپل یکی از محبوب ترین و مشهورترین شرکت هایی است که توانسته تصویر برند خود را به سطح بالاتری برساند. می توانست برای آنها آسان باشد که تصویر برند خود را از کیفیت خدمات خود پس بگیرند، در عوض تصمیم به نوآوری گرفتند.

اپل را می توان بخشی از کهن الگوی The Creator دانست. درست مانند شعبده باز، آنها رویاها را به واقعیت تبدیل می کنند، اما از نوآوری برای تحقق آنها استفاده می کنند. سازندگان تمایل دارند که تنظیم کننده روندها باشند و دائماً در تلاش هستند تا بهترین باشند و انجام دهند.

یک مثال عالی از استراتژی های برندسازی آنها کمپین "متفاوت فکر کن" آنهاست. آنها متوجه شدند که مشتریانشان می خواهند عالی، مبتکر، تغییردهنده بازی و متفاوت باشند. آنها می دانستند که رقبایشان قوی هستند و می توانند محصولات با کیفیت خوب ارائه دهند، پس چگونه می توانند مشتریان خود را متقاعد کنند که آنها را انتخاب کنند؟ از طریق پیامی از نوآوری و خلاقیت که توسط محصولاتی که متفاوت به نظر می رسند و متفاوت عمل می کنند دنبال شد.

اپل می‌خواهد الهام‌بخش باشد و این کار را از طریق محصولات خلاقانه و نوآورانه انجام می‌دهد که به تحقق رویاهای مشتری کمک می‌کند. آنها می خواهند به شما نشان دهند که نه تنها «متفاوت فکر می کنند» بلکه می خواهند مشتریانشان نیز «متفاوت فکر کنند».

کمپین "متفاوت بیندیشید" اپل نمونه ای عالی از یک کسب و کار است که تصویر برند خود را از درون به بیرون توسعه می دهد. با انجام این کار، آنها وفاداری مشتری و آگاهی از برند را به گونه ای تضمین می کنند که بسیاری از آنها تضمین نمی کنند.

شماره 2 عظمت خود را بیابید

یکی دیگر از برندهای معروف برای کشیدن بند قلب، نایک است. نایک یک نمونه عالی از کهن الگوی قهرمان است. انگیزه اصلی آنها این است که از طریق بهترین نسخه از خود، جهان را به مکانی بهتر تبدیل کنند. آنها می خواهند پیشرفت، رشد، تسلط و غیره را نشان دهند.

مثال های استراتژی برند قهرمان

در سال 2012 نایک کمپین خود را به نام «عظمت خود را بیابید» راه اندازی کرد که با استقبال باورنکردنی روبرو شد و کاملاً با کهن الگوی آنها مطابقت داشت. آنها به مخاطبان خود نشان دادند که محصولات آنها برای ورزشکاران روزمره است.

ادامه دادن ضربات ورزشی شما می تواند یک کار ترسناک باشد. نایک مطمئن شد که به مشتریان خود یادآوری می کند که هر کسی می تواند به روش خود یک ورزشکار باشد. هر کسی می تواند با مبارزاتی که ورزشکاران حرفه ای دارند ارتباط برقرار کند، بنابراین، محصولات آنها طوری طراحی شده اند که همه احساس موفقیت و قدرت کنند.

ورزشکار روزمره به لباس مناسب برای تمرین نیاز دارد. نایک برای هر کسی محصولات مناسبی را برای نیازهای ورزشی خود فراهم می کند تا به آنها در دستیابی به اهداف شخصی خود کمک کند.

آنها محصولاتی تولید می کنند که به راحتی برای همه قابل دسترسی است. با قیمت‌ها، طرح‌ها و اهداف مختلف، پوشاک نایک می‌تواند توسط هر کسی، صرف نظر از سن، وزن یا موقعیت اجتماعی او قابل استفاده باشد.

ارتباط نایک و حس تعلق داشتن تصویری عالی از برند برای محصولات آنها ایجاد کرد. به لطف این کمپین، آنها از کمپین المپیک آدیداس بهتر عمل کردند. تنها کاری که آنها انجام دادند این بود که خواسته ها و نیازهای مشتریان خود را جلب کنند و کمپینی ارائه کردند که نشان می داد چگونه محصولات آنها به آنها در دستیابی به این هدف کمک می کند.

#3 طعم خانه را می پسندد

ممکن است با خود فکر کنید، "گروه به عنوان مثال، اما، همه آنها شرکت های بزرگ با بودجه های باورنکردنی هستند. حقیقت این است که مهم نیست کسب و کار شما چقدر بزرگ یا کوچک است، شما همچنان می توانید یک استراتژی نام تجاری کشنده داشته باشید.

این مورد AND Union است، یک شرکت کوچک تولید آبجو در آلمان. علیرغم انتخاب کمی از آبجو، آنها توانسته اند از طریق کهن الگوی خود، The Innocent، نامی برای خود دست و پا کنند.

معصوم می خواهد در عین خوش بین بودن و جذاب بودن، تفریح ​​کند. آنها با نوستالژی و طنز پاک به این امر دست می یابند. آنها نمی خواهند کسی را مزاحم کنند و معتقدند که همه سزاوار شاد بودن هستند.

AND Union می خواهد اهمیت ارزش ها و سنت های خانوادگی را در زندگی روزمره به اشتراک بگذارد. AND Union خرد و روش‌هایی را که از طریق نیاکان خود آموخته‌اند به اشتراک می‌گذارد و در عین حال نفسی از معصومیت و اشتیاق را حفظ می‌کند. آنها این کار را با تأکید بر اینکه محصولاتشان از کشاورزان باواریا گرفته تا نخبگان لندن مصرف می شود، انجام می دهند.

آنها این کار را از طریق آبجوهای امروزی خود انجام می دهند که از دیگر آبجوهای دست ساز در صنعت متمایز هستند. آنها طعم کمی از خانه های خانواده های مختلف را به شما می دهند و در عین حال آن را مدرن و تازه نگه می دارند.

شماره 4 غیر متعارف باشید

یکی دیگر از نمونه های عالی از یک کسب و کار کوچک که یک استراتژی برندسازی برجسته ایجاد می کند، Notel است. این کسب و کار مستقر در ملبورن از طریق یک استراتژی برند خوب فکر شده مطمئن می شود که تجربه توریستی عالی را برای مشتریان خود ایجاد می کند.

کهن الگوی آن‌ها یک آدم بدون فکر، The Explorer است. آنها با ماجراجویی تغذیه می شوند و می خواهند از وضعیت موجود رهایی یابند. آنها خود را از آسایش خود خارج می کنند و می دانند که مشتریان آنها می خواهند در زندگی روزمره خود نیز همین کار را انجام دهند.

مثال های استراتژی برند کاوشگر

بنیانگذار نوتل می‌خواست به مشتریانش تجربه‌ای بدهد که آن‌ها را از منطقه آسایششان خارج کند و به آنها اجازه دهد که گردشگران واقعی باشند. هتل های معمولی و عادی بودن را فراموش کنید و شهر را همانطور که قرار است تجربه کنید.

او این کار را با ایجاد یک محیط غیر متعارف پر از افرادی که برای تجربه شهر در خارج از منطقه آسایش خود به اشتراک می گذارند، انجام داد. نوتل خدماتی شبیه به هتل ارائه می دهد که قبلاً هرگز آنها را ندیده بودیم. آنها رمز و راز خدمات خود را حفظ می کنند و کاوش را تشویق می کنند.

نوتل به کسانی که به روشی غیر متعارف جذب گردشگری و اکتشاف می شوند، خدماتی نوآورانه ارائه می دهد. این همه به لطف دیدگاه های صاحب آنها و روش های خود او برای تبدیل آنها به یک ایده نوآورانه است.

شماره 5 سادگی و ثروت

در دکسیا ما تمام تلاش خود را می کنیم تا به مشتریان خود کمک کنیم تا اهمیت استراتژی برند نوآورانه را برای یک تجارت موفق درک کنند. به لطف کار مشترک بین دکسیا و مشتریانمان، ما توانسته ایم تصویری از برند بسازیم که ارزش ها و ایده آل های آنها را به اشتراک بگذارد.

سیمفورت نمونه خوب دیگری از قهرمان (که قبلا ذکر شد) است. سیمفورت به‌عنوان قهرمان، می‌خواهد با جا گذاشتن جهان به جای بهتر، اثری از خود بر جای بگذارد. سیمفورت این کار را با بازگرداندن اعتماد به نفس و منزلت مشتریان خود انجام می دهد. سیمفورت با بهبود نحوه تناسب افراد با آن و نحوه تناسب آنها با یکدیگر، جهان را بهبود می بخشد.

این مورد در مورد Simfort است، یک شرکت مراقبت از مو که در تلاش است تا رشد مو را احیا کند و در عین حال به اعتماد به نفس و عزت نفس مشتریان خود کمک کند. ریزش و نازک شدن موها از موارد شایع ناراحتی و آسیب پذیری در مردان است. بنیانگذاران سیمفورت بر این باورند که هر مردی توانایی داشتن قدرت و استحکام جسم و ذهن را دارد، آرزویی که هر مردی دارد.

آنها محصولاتی را ارائه می کنند که برای این مشکل خاص که ممکن است مردان تجربه کنند، هدف قرار می گیرند. امید این است که مردان را وادار کنیم تا بدون توجه به سن و سال خود، به آنها کمک کنند تا احساس موفقیت کنند، قوی و جوان باشند. بنابراین، محصولات و خدمات آنها رفتاری خونسرد و مطمئن را به مشتریان خود نشان می دهد.

Simfort راه حل، شامپو و نرم کننده ای را ارائه می دهد که به ریزش و نازک شدن مو کمک می کند. این محصولات نه تنها مشکلات زیبایی را که ممکن است مشتریانشان داشته باشند حل می کنند، بلکه نوید اعتماد به نفس و سلامت کلی پوست سر را نیز می دهند.

چشم انداز روشن از اهمیتی که قدرت و استحکام برای مردان دارد، سیمفورت را به سمت ایجاد یک محصول جامع سوق می دهد. آنها راه حلی برای مشکلات بیرونی ارائه می دهند و در عین حال درک سالمی از خود را ترویج می کنند.

نتیجه

استراتژی های برند می تواند موفقیت کسب و کار شما را ایجاد کند یا شکست دهد. در حالی که برخی ممکن است فکر کنند که تصویر برند صرفاً "کرک" است، حقیقت این است که مشتریان بالقوه شما ابتدا آن را می بینند. تصویر برند شما به ایجاد رابطه با مشتریان جدید بالقوه شما کمک می کند و امیدواریم گفتگو در مورد خدمات شما را آغاز کنید.

موفقیت همه نام‌های بزرگ در جامعه ما به لطف استراتژی برند موفقی که با کهن الگوهای آن‌ها هماهنگ است، پدیدار شده است. این فرآیند به آنها اجازه می دهد تا با مشتریان خود در سطح عمیق تری ارتباط برقرار کنند.

یک رویکرد جامع به برندسازی کلمات و تصاویر مناسبی را برای ارائه به مشتریان در اختیار شما قرار می دهد. این در نهایت باعث می شود که مشتریان به برند شما وفادار باشند نه تنها به دلیل نتایج آن، بلکه همچنین به دلیل توانایی آن در فراتر از حد معمول.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 168 تاريخ : چهارشنبه 14 ارديبهشت 1401 ساعت: 20:34

تولید ناب چارچوبی است که اهمیت کارایی، انعطاف‌پذیری و بهبود را در تمام بخش‌های فرآیند تولید برجسته می‌کند. کسانی که از این روش استفاده می کنند تلاش خود را در جهت مدیریت محتاطانه منابع و به حداقل رساندن انواع ضایعات به کار می گیرند. اگر مدیر پروژه، سازنده یا رهبر تجاری هستید، ممکن است از یادگیری نحوه اجرای این فلسفه محبوب بهره مند شوید. در این مقاله به پاسخ سوال «تولید ناب چیست؟» می‌پردازیم، اجزای مختلف این تکنیک مهم را بررسی می‌کنیم، نحوه اجرای آن را در سازمان خود مرور می‌کنیم و مزایا و معایب اجرای آن را توضیح می‌دهیم.

تولید ناب چیست؟

تولید ناب فلسفه کاهش ضایعات در فرآیندهای تولید است. «ضایعات» در این زمینه می‌تواند به زباله‌های فیزیکی سیستم‌های کارخانه یا عوامل نامشهودتری مانند زمان، انرژی و پول از دست رفته به دلیل فرآیندها، فعالیت‌ها و خدمات معیوب اشاره داشته باشد. به حداقل رساندن ضایعات بخشی از تلاش های یک کسب و کار برای مدیریت موثر منابع، پول، زمان و نیروی کار است و انجام این کار می تواند به حفاظت از محیط زیست و حمایت از سلامت عمومی کمک کند. اصول و ابزار ناب همچنین به تولیدکنندگان کمک می کند تا هزینه ها را کاهش دهند، کارایی را افزایش دهند، مدیریت زمان را بهینه کنند و برای کسب و کار خود موفقیت مالی کسب کنند.

مشاور تولید ناب یک روش سیستماتیک برای ساده‌سازی گردش کار و کاهش هزینه‌ها و در عین حال به حداکثر رساندن بهره‌وری، کیفیت و درآمد است. در آغاز تولید در مقیاس بزرگ، ظهور خط مونتاژ و گسترش بازارهای محلی و منطقه ای و توزیع به وجود آمد تا نیاز به قابلیت اطمینان و سرعت در تولید برآورده شود. به طور کلی، این چارچوب راهی برای ارائه محصولات ارزشمند به مشتریان به روشی پایدار است، جایی که تولید کنندگان می توانند عملکرد خود را در طول زمان حفظ کنند. هدف اصلی تولید ناب، از بین بردن تمام اشکال زباله است، مانند:

به کارفرمایان اجازه دهید هنگام ایجاد رزومه Indeed شما را پیدا کنند

  • زمان بیکاری: زمان بیکاری شامل هر زمانی است که کارمندان یا سایر ذینفعان منتظر هستند. در حالی که برای کارکنان مهم است که استراحت و زمان استراحت داشته باشند، همچنین لازم است که آنها زمان خود را در محل کار صرف انجام وظایف مهم و انجام نقش های خود در زنجیره تامین کنند.
  • استعدادهای کم استفاده: کارمندان یک تولید کننده احتمالاً استعدادها و مهارت های مفیدی دارند که می تواند منجر به موفقیت یک تجارت شود. مهم است که یک رهبر تیم بتواند مهارت های تیم خود را درک کند و وظایف را بر اساس آن محول کند تا تیم ها بتوانند به خوبی با یکدیگر همکاری کنند.
  • موجودی اضافی: موجودی اضافی می تواند به دلیل تولید بیش از حد، عرضه اضافی، شکاف در فروش یا کمبود تقاضا ایجاد شود. اگر یک شرکت موجودی پایینی داشته باشد و به اهداف فروش برسد، می‌تواند از هزینه‌های ذخیره‌سازی جلوگیری کند و اطمینان حاصل کند که درآمد مورد نیاز برای ادامه فعالیت را به دست می‌آورد.
  • فرآیندهای ناکارآمد: یک اصل مهم در تولید ناب این است که مطمئن شویم تمام فرآیندهای زنجیره تامین، از طراحی و تولید گرفته تا بازاریابی، عاری از خطا هستند. فرآیندهای کارآمد می تواند به تیم ها کمک کند تا با هم همکاری کنند تا محصولات با کیفیت بالا را سریع و آسان بسازند.
  • محصولات معیوب: اگر یک تولیدکننده در مرحله تضمین کیفیت یا سایر مراحل تولید، تعداد زیادی محصول معیوب را بیابد، می تواند برای جلوگیری از استفاده از منابع برای دوباره کاری یا اسقاط محصولات، این مشکل را برطرف کند. بازیافت مواد تا حد امکان و اطمینان از عملکردی بودن محصولات و برآورده کردن انتظارات مشتریان و ذینفعان بسیار مهم است.
  • حمل و نقل اضافی: از آنجایی که حمل و نقل می تواند شامل هزینه های زیادی از جمله هزینه عوارض و گاز باشد، مهم است که سیستم لجستیکی یک شرکت کارآمد و پایدار باشد. این بدان معنی است که تحویل صحیح در مکان های مناسب و در زمان های مناسب می رسد.
  • پردازش اضافی: ممکن است پردازش اضافی برای دوباره کاری محصولات یا پردازش برگشتی از مشتریان ضروری باشد. اگر یک شرکت بر ارزیابی بازخورد مشتری و بهبود محصولات در طول زمان تمرکز کند، می تواند انتظارات مشتری را بیشتر برآورده کند و از هزینه های پردازش در آینده جلوگیری کند.

اجزای تولید ناب

تولید ناب یک زمینه همه کاره و متنوع است و بسیاری از متخصصان تعابیر مختلفی از آن دارند. در اینجا برخی از رایج ترین اجزای تولید ناب آورده شده است:

  • برنامه ریزی پیش رو: تولیدکنندگان ناب نسبت به موانع احتمالی فعال هستند و در مواجهه با چالش های جدید انعطاف پذیر هستند.
  • بهینه سازی فرآیندها: این امر می تواند شامل خودکارسازی وظایف تکراری، حذف مراحل غیرضروری یا اجرای مراحل جدید در یک فرآیند باشد.
  • حمایت از ذینفعان: حمایت مناسب به معنای تشویق و مراقبت از کارکنان، فروشندگان، تامین کنندگان و مشتریان است.
  • درس گرفتن از اشتباهات: اشتباهات اجتناب ناپذیر هستند، اما پاسخ دادن به آنها با فروتنی، مثبت اندیشی و نوآوری مفید است.
  • اندازه‌گیری عملکرد: برخی از شاخص‌های مهم عملکرد کلید ناب کاتاتورها زمان هدایت، زمان چرخه، توان عملیاتی و جریان تجمعی هستند.

چگونه تولید ناب را تمرین کنیم

با تعهد درست، بسیاری از تولیدکنندگان می توانند فلسفه های ناب را در شرکت های خود تمرین کنند. در اینجا سه ​​مرحله برای چگونگی انجام این کار وجود دارد:

1. فرآیندهای فعلی خود را ارزیابی کنید

اولین قدم برای اجرای هر فرآیند جدید، جمع آوری اطلاعات و ارزیابی وضعیت فعلی شماست. این ممکن است شامل جمع آوری تجزیه و تحلیل داده های کمی در مورد بهره وری و میزان موفقیت باشد. همچنین می‌تواند شامل انجام نظرسنجی‌های کارمندان و مشتریان برای یادگیری اطلاعات کیفی در مورد راه‌هایی باشد که فرآیند کسب و کار یا تولید می‌تواند بهبود یابد. داده ها را ارزیابی کنید تا یاد بگیرید چگونه ضایعات را در شرکت خود به حداقل برسانید.

2. شروع را با تغییرات کوچک در نظر بگیرید

گام بعدی برای تمرین تولید ناب، شروع با تغییرات کوچک است. انجام این کار می تواند به شما کمک کند کارایی مدیریت ناب را برای سازمان خود آزمایش کنید. به عنوان مثال، می توانید سعی کنید فرآیند خاصی را در زنجیره تامین خود تنظیم کنید. شما همچنین می توانید یک برنامه بازیافت یا سایر روش های پایداری را اجرا کنید. مشاوره با همکاران و سرپرستان می تواند به شما کمک کند تا از تلاش های خود حمایت کنید و اطلاعات ارزشمندی را در مورد تغییرات جدید به کارکنان منتقل کنید.

3. با تمایل به بهبود مستمر به تمرین خود نزدیک شوید

بر اهمیت سازگاری در فرآیندهای تولید خود تمرکز کنید و با اشتیاق به چالش های جدید نزدیک شوید. برخی از راه های بهبود عبارتند از گذراندن دوره های توسعه حرفه ای، کسب گواهینامه ها و بررسی بازخورد. همچنین می توانید با الگوبرداری از این ارزش در سبک رهبری خود، فرهنگ بهبود مستمر را تقویت کنید. پاداش دادن به کارمندانی را در نظر بگیرید که متعهد به بهتر شدن در تکمیل مسئولیت های شغلی خود هستند.

مزایای تولید ناب

مزایای زیادی برای پیاده سازی تولید ناب در شرکت شما وجود دارد. علاوه بر این، فرآیندهای تولید ناب می‌تواند برای سازمان‌های خارج از صنعت تولید، مانند آژانس‌های بازاریابی یا شرکت‌های منابع انسانی اعمال شود. مزایای این چارچوب ممکن است به نیازها و اهداف تجاری شما بستگی داشته باشد. در اینجا برخی از مزایای تولید ناب آورده شده است:

در زمان شما صرفه جویی می کند:

یکی از اجزای اصلی تولید ناب افزایش کارایی و کاهش زمان است. کسانی که آن را اجرا می کنند ممکن است فرصتی برای صرفه جویی در زمان در محل کار داشته باشند. این ممکن است به این معنی باشد که آنها توانایی بیشتری برای گسترش تجارت یا استراحت برای استراحت دارند.

در هزینه شما صرفه جویی می کند:

 به حداقل رساندن اتلاف در منابع و سایر عوامل تولید، تولیدکنندگان را قادر می سازد در پول خود صرفه جویی کنند. به عنوان مثال، اگر تعداد محصولات معیوب خود را کاهش دهند، می توانند هزینه های خود را برای خرید مواد و لوازم کاهش دهند.

به کارکنان انگیزه می دهد:

 بخشی از تولید ناب، اهمیت بهبود مستمر، سازگاری و یادگیری است. زمانی که کارکنان بتوانند با مهارت های تفکر انتقادی به اشتباهات برخورد کنند، از آنها درس بگیرند و آنها را برای آینده حل کنند، ممکن است احساس انگیزه کنند.

از محیط زیست محافظت می کند:

اغلب، به حداقل رساندن زباله در سطح تولید می تواند در دراز مدت از محیط زیست محافظت کند. به عنوان مثال، اگر یک کسب و کار بسته بندی های فله ای را برای صرفه جویی در هزینه گاز و هزینه های تحویل ارسال کند، این نیز تاثیر حمل و نقل و مصرف انرژی بر کیفیت هوا و سطوح آلودگی را کاهش می دهد.

مطالب مرتبط: نحوه کاهش هزینه در تولید

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 212 تاريخ : چهارشنبه 14 ارديبهشت 1401 ساعت: 12:20

برای ساخت داشبوردی که اهداف و معیارهای کلیدی شما را به وضوح بیان می کند، نیازی نیست که یک طراح باشید. چه تازه شروع کرده باشید و چه داشبوردی دارید که نیاز به بازنگری دارد، چک لیست طراحی داشبورد ما به شما کمک می کند به نتایجی که به دنبال آن هستید برسید.

  • در مورد آنچه که می خواهید به آن دست یابید واضح باشید - هدف هیئت مدیره شما از طراحی آن خبر می دهد
  • فقط موارد مهم را درج کنید - همه چیز باید از قصد هیئت مدیره شما پشتیبانی کند
  • نسبت جوهر داده ها را در نظر بگیرید - از عناصر تزئینی که داده ها را با یکدیگر ارتباط نمی دهند، اجتناب کنید
  • اعداد خود را گرد کنید - دقت بیش از حد می تواند مانع از تغییرات مهم شود
  • از کارآمدترین تجسم استفاده کنید - یک تجسم خوب باید به سرعت درک شود
  • معیارهای مرتبط خود را گروه بندی کنید - معیارهای خود را به راحتی پیدا کنید
  • سازگار باشید - استفاده از تجسم ها و چیدمان های یکسان، مقایسه را آسان تر می کند
  • از اندازه و موقعیت برای نشان دادن سلسله مراتب استفاده کنید - برای بیننده روشن کنید که چه چیزی مهم است
  • زمینه اعداد خود را ارائه دهید - به بینندگان خود کمک کنید تا بدانند یک عدد خوب، بد، عادی یا غیرعادی است
  • از برچسب های واضح برای مخاطبان خود استفاده کنید - آنها را کوتاه و واضح نگه دارید
  • به یاد داشته باشید که این برای مردم است - اگر باعث افزایش تعامل شود، شکستن قوانین اشکالی ندارد
  • به تکامل داشبورد خود ادامه دهید - بررسی کنید که داشبورد شما رفتار درست را تشویق می کند

در مورد آنچه می خواهید به دست آورید شفاف باشید

اولین قدم برای طراحی هر داشبورد این است که به وضوح آنچه را که می خواهید به دست آورید، تعریف کنید. هدف از داشبورد شما چیست؟ برای کیست؟ به خاطر آن می خواهید آنها چه کاری متفاوت انجام دهند؟

داشبورد با کلمه هدف در مرکز

شاید شما سعی می کنید تیم خود را بر روی یک هدف خاص متمرکز کنید یا به آنها نشان دهید که چگونه به تصویر بزرگتر کمک می کنند. یا شاید می خواهید مطمئن شوید که نوع خاصی از مشکل سریعتر مورد توجه قرار می گیرد. همه اینها اهداف خوبی هستند که باید در نظر داشته باشید.

برای الهام گرفتن، این مثال ها را بررسی کنید: اجرایی | امور مالی | بازاریابی | فروش | پشتیبانی | تولید - محصول

نمودار طراحی داشبورد نشان می دهد که کمتر، بیشتر است

وقتی صحبت از داشبورد مدیریتی به میان می آید، محتوا مهم است. اگر معیارهای مفیدی را نشان نمی دهید، مهم نیست که چگونه آنها را مرتب می کنید.

اغلب شما از قبل اهداف و KPIهای تعریف شده دارید و افزودن آنها نقطه شروع خوبی است. فقط به یاد داشته باشید، همه چیز باید به هدف هیئت مدیره شما مرتبط باشد.

هر اینچ در داشبورد تلویزیون شما دارای ارزش واقعی است. افزودن اطلاعات بیش از حد می‌تواند چیزهای مهم را کاهش دهد و یافتن همه چیز را سخت‌تر کند. اگر واقعاً در تلاش برای جا دادن همه چیز هستید، ممکن است به بیش از یک داشبورد نیاز داشته باشید.

هنگام قرار دادن هر معیاری در داشبورد خود باید مطمئن شوید که:

  • هدف هیئت مدیره خود را مطابقت دهید
  • می تواند تحت تأثیر تیم شما باشد
  • به راحتی قابل درک است
  • به طور منطقی اغلب تغییر دهید (شما نمی خواهید به اعدادی خیره شوید که هرگز تغییر نمی کنند)
  • آنقدر تغییر نکنید که نتوانید به راحتی روندها را تشخیص دهید
  • نسبت جوهر داده را در نظر بگیرید
  • نمودار طراحی داشبورد که نحوه کاهش جوهر داده را نشان می دهد

راه دیگر برای بهبود طراحی داشبورد، کاهش میزان نویز بصری است. آماردان آمریکایی، ادوارد توفت اصطلاحی برای این ابداع کرد: نسبت جوهر داده.

این اصطلاح از عصر قبل از دیجیتالی می آید، زمانی که تجسم داده ها تقریباً همیشه با جوهر چاپ می شد. جوهر داده به معنای واقعی کلمه جوهر موجود در صفحه است که داده ها را منتقل می کند، در حالی که جوهر غیر داده ای اینطور نیست. داشبوردهایی که به خوبی طراحی شده اند (و سایر تجسم های داده) با هدف استفاده از کمترین جوهر بدون داده ممکن است - به عبارت دیگر، نسبت جوهر داده خوبی دارند.

این به معنای حذف خطوط شبکه غیر ضروری، نمادها، رنگ‌ها، برچسب‌ها یا هر چیز دیگری است که در واقع داده‌ها را با هم ارتباط برقرار نمی‌کند. داشبوردهایی با نسبت جوهر داده ضعیف برای کاربر کار سختی هستند، زیرا جوهر غیرداده ای حواس را پرت می کند و مانع می شود.

عناصر تزئینی مانند پس‌زمینه‌های رنگارنگ یا تصاویر عجیب و غریب ممکن است در اولین باری که به داشبورد نگاه می‌کنید توجه شما را به خود جلب کنند، اما این تازگی خیلی سریع از بین می‌رود و در نهایت جلوی آن را می‌گیرد.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 203 تاريخ : دوشنبه 12 ارديبهشت 1401 ساعت: 23:31

آنسوف (1957) در یک مقاله کلاسیک هاروارد بیزینس ریویو، چهار استراتژی را برای رشد کسب و کار شناسایی کرد. این چهار استراتژی همچنین چهار نوع اصلی از برنامه های بازاریابی و انواع سرمایه گذاری ها و فعالیت های مرتبط با هر یک را مشخص می کنند. استراتژی ها بر این اساس تعریف می شوند که آیا تمرکز بر محصولات جدید یا موجود و بازارهای جدید یا موجود است.

1. استراتژی نفوذ در بازار

هنگامی که یک شرکت بر فروش محصولات فعلی خود به مشتریان فعلی تمرکز می کند، استراتژی نفوذ در بازار را دنبال می کند. فعالیت های بازاریابی که در این نوع طرح بازاریابی غالب خواهند بود، فعالیت هایی هستند که بر افزایش وفاداری مشتریان موجود تاکید دارند تا در برابر ضرر رقبا آسیب پذیر نباشند، جذب مشتریان رقبا، افزایش دفعات استفاده از محصول و تبدیل غیرکاربران به کاربر. .

افزایش آگاهی از طریق ارتباطات بازاریابی و افزایش در دسترس بودن از طریق توزیع گسترده از فعالیت های بازاریابی رایج در این نوع طرح است. شناسایی موارد استفاده جدید و کاربردهای جدید برای یک محصول ممکن است فرکانس استفاده را افزایش دهد یا غیرکاربران فعلی را به کاربر تبدیل کند. به عنوان مثال، کمپین تبلیغاتی آب پرتقال با شعار "دیگر فقط برای صبحانه نیست" تلاشی برای گسترش استفاده بود. اگر دلیلی وجود داشته باشد که چنین آزمایشی منجر به خریدهای مجدد شود، ممکن است از تبلیغات قیمت برای تشویق مشتریان رقبا استفاده شود تا محصول شرکت را امتحان کنند. برنامه های وفاداری می تواند در حفظ مشتریان فعلی بسیار موثر باشد. این استراتژی با تکیه بر چیزهایی که شرکت از قبل به خوبی می‌داند، یعنی محصولات موجود و مشتریان فعلی، ریسک را کاهش می‌دهد. همچنین این یک استراتژی است که در آن سرمایه‌گذاری در بازاریابی باید سریع‌تر بازپرداخت کند، زیرا شرکت در حال ساختن پایه‌های موجود از روابط با مشتری و دانش محصول است.

2. استراتژی توسعه بازار

تلاش برای گسترش فروش با فروش محصولات فعلی در بازارهای جدید به عنوان استراتژی توسعه بازار شناخته می شود. چنین تلاش هایی ممکن است شامل ورود به بازارهای جغرافیایی جدید، مانند بازارهای بین المللی باشد. ایجاد آگاهی از محصول و توسعه کانال های توزیع از فعالیت های کلیدی بازاریابی است. ممکن است برخی اصلاحات محصول برای مطابقت بهتر با نیازهای بازار محلی مورد نیاز باشد.

برای مثال، با ورود رستوران‌های فست فود به بازارهای بین‌المللی، اغلب منوهای خود را تغییر داده‌اند تا با ترجیحات غذایی مشتریان در بازارهای محلی مطابقت داشته باشند. گسترش به یک بازار جدید با یک محصول موجود خطراتی را به همراه دارد زیرا بازار جدید برای شرکت به خوبی شناخته شده نیست و شرکت و محصولات آن به خوبی در بازار شناخته شده نیستند. بازده سرمایه‌گذاری‌های بازاریابی در چنین استراتژی‌ای به دلیل زمان مورد نیاز برای ایجاد آگاهی، توزیع و آزمایش محصول، احتمالاً طولانی‌تر از استراتژی نفوذ در بازار است.

3. استراتژی توسعه محصول

ایجاد محصولات جدید برای فروش به مشتریان فعلی، یک استراتژی توسعه محصول، یک استراتژی بازاریابی رایج در بین شرکت ها است که می تواند روابط خود را با مشتریان فعلی افزایش دهد. به عنوان مثال، امریکن اکسپرس توانسته است از روابط خود با مشتریان کارت اعتباری خود برای فروش خدمات مرتبط با سفر نیز استفاده کند. به طور مشابه، شرکت های تلویزیون کابلی پیشنهادات خود را به خدمات اینترنت و تلفن گسترش داده اند.

فعالیت های تحقیق و توسعه نقش غالب در این استراتژی بازاریابی ایفا می کنند. زمان مورد نیاز برای توسعه و آزمایش محصولات جدید ممکن است طولانی باشد، اما زمانی که یک محصول توسعه یافت، ایجاد آگاهی، علاقه و در دسترس بودن باید نسبتاً سریع باشد زیرا شرکت قبلاً با مشتریان رابطه دارد. استراتژی توسعه محصول نیز از استراتژی نفوذ در بازار ریسک بیشتری دارد زیرا ممکن است محصول لازم حداقل با هزینه ای قابل قبول برای مشتریان توسعه پیدا نکند یا محصول توسعه یافته با نیازهای مشتریان مطابقت نداشته باشد.

4. استراتژی تنوع

استراتژی متنوع سازی شامل ورود محصولات جدید به بازارهای جدید است. این واقعاً ایجاد یک تجارت کاملاً جدید است. این مخاطره‌آمیزترین استراتژی است و احتمالاً به بیشترین صبر در انتظار بازگشت سرمایه نیاز دارد.

مشارکت در استراتژی برندسازی توسط: دیوید استوارت، استاد رئیس جمهور در بازاریابی و قانون تجارت، دانشگاه لویولا مریمونت، نویسنده، ابعاد مالی تصمیمات بازاریابی.

برندینگ استراتژی اینسایدر خدماتی از پروژه بلیک است: یک مشاور برند استراتژیک متخصص در تحقیقات برند، استراتژی برند، رشد برند و آموزش برند.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 148 تاريخ : سه شنبه 6 ارديبهشت 1401 ساعت: 1:44

مشتریان جدید و بالقوه ای که برای کمک به طراحی هویت بصری یا نامگذاری به Cult Method مراجعه می کنند، گهگاه از من می پرسند: "به هر حال چرا استراتژی برند مهم است؟"

پاسخ دادن به این سوال سخت است. نه به این دلیل که برای گفتن کافی نیست، بلکه به این دلیل که چیزهای زیادی برای گفتن وجود دارد. به قول جاودانه G.K. چسترتون:

اگر از یک مرد باهوش معمولی می پرسید: "چرا تمدن را به وحشی گری ترجیح می دهی؟" او به طرز وحشیانه ای به شیء پشت سر هم نگاه می کرد و فقط می توانست به طور مبهم پاسخ دهد: "چرا، چنین است؟" قفسه کتاب ... و زغال سنگ در سطل زغال سنگ ... و پیانو ... و پلیس.» کل قضیه تمدن این است که قضیه آن پیچیده است. خیلی کارها انجام داده است. اما همین کثرت برهان که باید پاسخ را طاقت فرسا کند، پاسخ را غیرممکن می کند.

وقتی مردم از من در مورد مزایای استراتژی برند می پرسند، من اغلب همین احساس را دارم. معمولاً من پاسخ را متناسب با تأثیری که فکر می‌کنم بر کسب‌وکار آن‌ها می‌گذارد تنظیم می‌کنم، اما در این مقاله سعی می‌کنم کل مورد را برای استراتژی برند ارائه دهم.

قبل از اینکه از خودمان جلوتر برویم، بیایید یک قدم به عقب برگردیم تا مطمئن شویم که درک ما از اصطلاحات مختلف کاملاً واضح است.

اغلب اوقات، اصطلاحات برند و استراتژی برند به صورت نامرتب و حتی به جای یکدیگر استفاده می شوند. آنها در جلسات و گفتگوهای توسعه کسب و کار بدون درک واضح از معنای واقعی آنها و تفاوت آنها با یکدیگر پرت می شوند. در نتیجه، این اصطلاحات به گوبلز شرکتی تبدیل می‌شوند و ارتباطات حول یکی از مهم‌ترین جنبه‌های یک کسب‌وکار از هم می‌پاشد. بیایید آن را تغییر دهیم.

تفاوت بین استراتژی برند و برند شما به عنوان یک کل چیست؟

ابتدا اجازه دهید با تعریف "برند" شروع کنیم. این یک واقعیت شناخته شده است که برای بسیاری از شرکت ها، برند آنها با ارزش ترین دارایی آنهاست.

این را در نظر بگیرید: ارزش مواد در یک کفش نایک حداکثر چند دلار است. اما وقتی نایک لوگوی خود را روی آن‌ها قرار می‌دهد، مردم حاضرند صدها دلار برای دستیابی به یک جفت بپردازند. Interbrand، شرکت جهانی استراتژی برند، ارزش نام تجاری نایک را بیش از 30 میلیارد دلار ارزیابی می کند.

بنابراین جای تعجب نیست که یکی از اولین کارهایی که اکثر کسب و کارهای جدید قصد انجام آن را دارند، ایجاد یک برند قوی است. آنها زمان و پول خود را روی یک لوگوی زیبا و یک نام به یاد ماندنی سرمایه گذاری می کنند. اینها چیزهای بسیار مهمی هستند، و مهم است که آنها را درست انجام دهید. اما چیزی که بسیاری از صاحبان کسب و کار متوجه نمی شوند این است که برند شما بسیار بیشتر از یک نام یا یک لوگو است.

برند در مقابل هویت بصری در مقابل لوگو

نام تجاری شما چیزی نامشهود و در عین حال فوق العاده قدرتمند است. شما می توانید آن را به عنوان احساسی در نظر بگیرید که وقتی مشتری به شما فکر می کند ایجاد می شود. می تواند قوی یا ضعیف، خوب یا بد باشد.

در اینجا تعریف من از برند است:

برند شما ارتباط عاطفی است که مشتریان با کسب و کار شما دارند. بر اساس نام، لوگو، هویت کلی بصری و کلامی، بازاریابی و تبلیغات، و مهمتر از همه تجربیاتی که مشتریان با شما در ارتباط هستند، شکل می‌گیرد.

اگر برند شما قوی باشد، کارهای خوبی برای شما انجام خواهد داد. چندتایی این جاست:

  • برند شما باعث وفاداری مشتری و بازاریابی دهان به دهان می شود.
  • برند شما شما را از سایر رقبا در بازار متمایز می کند.
  • نام تجاری شما به شما این امکان را می دهد که برای محصولات یا خدمات خود قیمت گذاری عالی را اعمال کنید.

برای لحظه ای برخی از شناخته شده ترین شرکت ها را در نظر بگیرید: کوکاکولا، استارباکس و اپل. این نام های تجاری با شنیدن آنها بلافاصله دنیایی از تداعی ها و احساسات را به وجود می آورند. در واقع، پزشکان یک دانشگاه تحقیقاتی آلمانی دریافتند که برندهای قوی باعث ایجاد فعالیت قوی در مغز ما می شوند.

در این مرحله ما ایده بسیار خوبی داریم که "برند" به چه معناست، و چرا باید به آن اهمیت دهیم.

همانطور که خوانندگان آگاه احتمالا متوجه شده اند، مشکلی که شما به عنوان صاحب کسب و کار با آن روبرو هستید این است که برند شما در ذهن مصرف کنندگان زندگی می کند.

این بدان معناست که با ارزش ترین دارایی تجاری شما خارج از کنترل مستقیم شما است (مگر اینکه به نحوی یک ماشین کنترل ذهن در اختیار داشته باشید). اما شما می توانید برای تغییر نام تجاری خود به صورت غیر مستقیم اقدام کنید. در واقع، تقریباً هر کاری که در داخل کسب و کار خود انجام می دهید، می تواند به نحوی بر برند شما تأثیر بگذارد - هم به صورت منفی و هم مثبت.

اما چگونه می دانید برای تقویت برند خود چه اقداماتی و چه تغییراتی باید انجام دهید؟

چگونه می دانید که چه نوع برندی می خواهید داشته باشید؟ آیا مشتریان باید شما را جوان و دوستانه بدانند یا بالغ و شرکتی؟ شاید شما بخواهید به عنوان نوآور شناخته شوید - اما اگر مشتریان شما گروهی ریسک گریز باشند، چگونه به آن پاسخ خواهند داد؟

اینجاست که استراتژی برند مطرح می شود.

می بینید که استراتژی برند شما به همه پاسخ می دهد. آن سوالات من این تعریف از استراتژی برند را دوست دارم:

استراتژی برند، طرح‌ها و تاکتیک‌های «تصویر بزرگ» است که توسط یک سازمان/مالک برند برای ایجاد ارزش ویژه برند و مزیت‌های رقابتی بلندمدت از برندسازی استفاده می‌شود.

یا به زبان انگلیسی ساده، استراتژی برند طرحی است برای تأثیرگذاری فعال بر نحوه درک مردم از برند شما. مشخص می‌کند که شرکت شما به کجا می‌رود، به چه هدفی می‌خواهید دست پیدا کنید، و یک نقشه و قطب‌نما ارائه می‌کند، که به اصطلاح شمال واقعی شما را تنظیم می‌کند تا به شما کمک کند به آنجا برسید. این به شما کمک می کند تا بفهمید چه کاری باید انجام دهید، و شاید مهمتر از آن، چه کاری را نباید انجام دهید.

چرا استراتژی برند مهم است؟

اگر می خواهید یک برند خوب پرورش دهید، کسب و کار شما به یک استراتژی برند نیاز دارد. یک استراتژی برند موثر به شما کمک می کند تا یک برند قوی بسازید. شما را به عنوان یک تجارت مشخص می کند و اهداف بلند مدت شما را متمرکز می کند. همچنین معیاری را برای اندازه گیری پیشرفت در نظر می گیرد: بدون استراتژی برند، هیچ راهی برای قضاوت در مورد اینکه آیا نام تجاری شما در مسیر درست حرکت می کند یا خیر، ندارید.

خیلی مبهم برای میل شما؟ در اینجا برخی از مزایای ملموس استراتژی برند آورده شده است:

1. به شما کمک می کند تا ارزش های اصلی خود را بیان کنید و با آنها ارتباط برقرار کنید

مردم کاری را که شما انجام می دهید نمی خرند، بلکه می خرند که چرا آن کار را انجام می دهید. اگر می‌خواهید مشتریان وفادار را جذب کنید، باید بفهمید که برند شما چه چیزی را نشان می‌دهد و چگونه آن را به مصرف‌کنندگان منتقل کنید.

2. به شما کمک می کند تا نقاط ضعف را در تجربه برند خود شناسایی کنید

اگر تجربیاتی که مشتریان شما با شرکت شما دارند سازگار نباشد، برای ایجاد اعتماد و وفاداری مشتری با مشکل مواجه خواهید شد. به گفته مارتی نویمایر، نویسنده شکاف برند، "مشتریان زمانی به برند شما اعتماد می کنند که تجربیات آنها به طور مداوم انتظارات آنها را برآورده یا شکست دهد."

3. ایده های نادرست را که به تلاش های برندسازی شما آسیب می زند، فیلتر کنید

تسلیم شدن به سندرم شی براق آسان است. یک استراتژی واضح برند، تصمیم گیری محتاطانه را آسان تر می کند. آیا باید از این روند جدید بازاریابی استفاده کنیم؟ آیا این ایده محصول جدید واقعا برای مشتریان ایده آل ما مفید خواهد بود؟ فقط به کتابچه استراتژی خود مراجعه کنید تا در مورد چشم انداز بلند مدت به شما یادآوری شود و بررسی کنید که آیا ابتکاراتی که در نظر دارید با آن چشم انداز همسو هستند یا خیر. به قول دیوید اوگیلوی که به عنوان پدر تبلیغات شناخته می شود:

هر تبلیغی باید به عنوان کمکی به نماد پیچیده که تصویر برند است در نظر گرفته شود.

4. مسئولیت پذیری ایجاد می کند

همانند نکته قبلی، متعهد شدن به یک استراتژی برند واضح به همه افراد در سازمان کمک می‌کند که بر روی ابتکارات با بازدهی بالا متمرکز شوند که به جای مشغله کاری تحسین برانگیز، سوزن را به حرکت در می‌آورند.

استراتژی به شما کمک می‌کند در مسیر خود بمانید - و اگر از مسیر خارج شوید، به شما کمک می‌کند دوباره تمرکز کنید و به جایی که باید سریع‌تر بازگردید.

5. در تلاش های بازاریابی خود تمرکز لیزری را به دست آورید

با محدود کردن و شفاف سازی دامنه تلاش های بازاریابی خود، می توانید از اجرای روان تر و موثرتر کمپین های بازاریابی اطمینان حاصل کنید. شما می دانید چه کسی را هدف قرار می دهید، می دانید که آنها به چه چیزی اهمیت می دهند و می دانید که چگونه با آنها صحبت کنید.

به‌جای هدر دادن هزاران دلار A/B برای آزمایش کمپین‌های مختلف، سریع‌تر به نتیجه خواهید رسید و بازگشت سرمایه تلاش‌های بازاریابی خود را به حداکثر می‌رسانید.

6. ارزش شرکت شما را افزایش می دهد

استارت آپ ها این یکی را دوست خواهند داشت. چه در حال برنامه ریزی برای خروج باشید، چه به دنبال جذب سرمایه از سرمایه گذاران هستید، داشتن یک استراتژی برند واضح به خریداران و سرمایه گذاران بالقوه نشان می دهد که به دقت در مورد چگونگی رشد ارزشمندترین دارایی کسب و کار خود فکر کرده اید، که می تواند به توجیه ارزش گذاری بالا

7. به طراحان و خلاقان کمک می کند کارهای بهتر و مؤثرتری انجام دهند

لوگوی شما باید چگونه باشد؟ نسخه فروش شما باید چه تن صدایی داشته باشد؟ آیا این پالت بهتر از آن پالت است؟ بدون استراتژی برای حمایت از آنها، تصمیمات خلاق ذاتا ذهنی و دلبخواه هستند.

اغلب، تصمیمات عمده در مورد طرح های لوگو، پالت های رنگی، یا نسخه های فروش بر اساس نظر همسر شخص در مورد این یا آن جنبه از طراحی گرفته می شود. اگر استراتژی روشنی دارید، می‌توانید اثربخشی یک طرح یا قطعه کپی خاص را بر اساس میزان بازتاب استراتژی آن قضاوت کنید.

به هر حال: ممکن است عاشق توت فرنگی یا اسپاگتی باشید، اما این بدان معنا نیست که هنگام ماهیگیری از آنها به عنوان طعمه استفاده کنید.

8. همه را در یک صفحه قرار می دهد

سازمان ها مانند تیم های قایقرانی هستند. اگر کسی در تیم سعی کند در جهت دیگری پارو بزند یا از ریتم دیگران خارج شود، شکست دادن رقبا بسیار سخت است. بخش عمده ای از فرآیند استراتژی برند، همسو کردن افراد مختلف در تیم شما و ترغیب آنها به خرید چشم انداز و ارزش های برند شما است.

کارمندان متعهد کارهای بیشتری انجام می دهند، در خدمت رسانی به مشتریان بهتر عمل می کنند و سود بیشتری را برای شرکت شما به ارمغان می آورند.

راهنمای خرید ...
ما را در سایت راهنمای خرید دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : مرید خدا moridkhoda بازدید : 151 تاريخ : دوشنبه 5 ارديبهشت 1401 ساعت: 2:30